زبـان دیـن

نویسندگان

.

چکیده

بحث از زبان دین و نسبت آن با واقعیت و چگونگى آزمون گزاره هاى دینى از مسائل جدید فلسفه دین است; یعنى از زمانى که معرفت شناسى جدید (از زمان کانت به بعد) راه جزمگرایى در عقل اندیشى و اعتماد بى حد و مرز به عقل را مورد سؤال قرار داد و حدود عقل بشر مورد بحث جدّى قرار گرفت. فیلسوفان غربى سؤال از حدود فهم انسانى را به سئوال از حدود ناطقه بشرى منتقل و پرسش از میزان نطق او را جایگزین پرسش از فهم او کردند. با طرح این سؤال در فلسفه علم که نسبت واقعیت با گزاره هاى طبیعى، نسبت تأیید است یا ابطال؟ نسبت اثبات است یا تحکیم؟ این سؤالها نیز جاى طرح پیدا کرد که مدعیات دینى آیا قابل آزمون هستند یا نه؟ آیا واقعیت تاریخى مى تواند صحنه بررسى و آزمودن حقانیت ادیان باشد؟ گزاره هاى دینى با معنا هستند یا بى معنا؟ و معنا دارى آنها به چه معناست؟ براى پاسخ به این سئوالات، مسأله زبان دین مطرح شد. مقاله حاضر که از دائرة المعارف فلسفى Paul Edwards برگزیده شده است، توسط آقاى آلستون که خود یک فیلسوف زبان است به نگارش درآمده است. او از میان مسائل مختلف زبان دین، به این مسأله پرداخته است که آیا دین، زبانى غیر از زبان علم دارد؟ او از کسانى است که زبان دین را زبانى معقول و البته غیر از زبان علم مى داند و دیدگاههاى مختلف در باب چگونگى معنادارى گزاره هاى دینى را در قالب ارتباط انسان با خدا مطرح و نقد و بررسى مى کند.
o