@article { author = {., . and ., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {7-33}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {سیاست‌گذاری اقتصادی از منظر اخلاق فضیلت؛ درس‌هایی برای اقتصاد اسلامی}, abstract_fa = {سیاست‌گذاری اقتصادی اساساً بر نوعی رویکرد اخلاقی مبتنی است که هدف و جهت آن سیاست را تعیین می‌کند. در اقتصاد متعارف رویکرد «فایده‌گرایی»، بنیان اخلاقی سیاست‌ها را شکل می‌دهد. در فلسفه اخلاق، فایده‌گرایی، رقیبان دیگری از جمله «فضیلت‌گرایی» دارد که ابتنای سیاست‌ها بر آنها، نتایج متفاوتی را به دنبال دارد. در این مقاله، فضیلت‌گرایی به‌عنوان بدیلی برای فایده‌گرایی در سیاست‌گذاری اقتصادی بررسی و به این سؤال پرداخته شده که این رویکرد اخلاقی، چگونه می‌تواند در عرض فایده‌گرایی، به ایفای نقش و اثرگذاری در سیاست‌ها بپردازد. در این خصوص نظام تعلیم و تربیت بسترساز بسیار مهمی برای سیاست‌های اقتصادی است و فایده‌گرا یا فضیلت‌گرا بودن افراد جامعه تا حد زیادی در این نظام رقم خورده و سپس زمینه را برای سیاست‌های اقتصادی فایده‌گرا یا فضیلت‌گرا فراهم می‌کند. ضمن اینکه سیاست‌های اقتصادی می‌توانند به‌طور مستقیم فضائل را در جامعه ترویج یا آنها را تضعیف و حتی تخریب کنند که در این صورت جامعه مجبور به پرداخت هزینه‌های اخلاقی و مالی فراوانی برای جبران کارکردهای از دست رفته فضائل است. رویکرد فضیلت‌گرا در اخلاق، به دلیل قرابت‌هایی که در مبانی خود با تعالیم اسلامی دارد، می‌تواند دلالت‌هایی برای اقتصادی اسلامی به همراه داشته باشد}, keywords_fa = {اخلاق و اقتصاد,سیاست‌گذاری اقتصادی,فضیلت‌گرایی,فایده‌گرایی,اقتصاد اسلامی}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1351.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1351_4e326600de9928a8385d6d0d4e5386a2.pdf} } @article { author = {., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {35-55}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {روش تحقیق در رفتار سازمانی با تأکید بر دانش اصول فقه}, abstract_fa = {دانش رفتار سازمانی با مطالعه پدیده‌های انسانی در سازمان، درصدد بهبود روند فعالیت‌ها است. اندیشمندان روش‌های متعددی را برای تحقیق رفتار سازمانی تاکنون شناسایی کرده‌اند. یکی از این روش‌ها، «تحلیل گفتمان» یا «تفاوت‌ها در معانی» است. در این روش محققین تلاش دارند که با به کارگیری تکنیک‌های متعدد ویژگی‌ها و خصوصیات تاریخی چیزهای گفته شده و چیزهای ناگفته را در سازمان شناسایی کنند. با مطالعه‌ی یافته‌های محققین در این حوزه که بیشتر متاثر از تفکر هرمونتیک است؛ مشاهده می‌شود که این روش، به جای روشنگری برای کاربران، مسیر ابهام را نشان می‌دهد. این در حالی است که آموزه‌های دانش اصول فقه می‌تواند راه‌گشای مناسبی برای شناسایی «تفاوت‌ها در معانی» باشد. این موضوع در مطالعات مدیریت و سازمان، مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق تلاش شده است از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شود. بر این اساس، با شناسایی مفاهیم مرتبط در حوزه تحلیل گفتمان و اصول فقه، به توصیف آنها پرداخته شده و سپس با تحلیل‌های عقلی، راه‌حل‌های موثر شناسایی شده و تطبیق‌های مناسبی بین گزاره‌های دانش علم اصول فقه و تحقیق در رفتار سازمانی ارائه شده است.}, keywords_fa = {رفتار سازمانی,تحلیل گفتمان,اصول فقه}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1353.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1353_d48b8c7989e57c10eeb6c070d02bf57a.pdf} } @article { author = {., . and ., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {57-73}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {نقش فردگرایی روش‌شناختی در ساخت نظریه در دانش اقتصاد}, abstract_fa = {نظریه‌پردازی در دانش اقتصاد مبتنی ‌بر پیش‌فرض‌هایی روش‌شناختی صورت می‌گیرد که دانستن این پیش‌فرض‌ها نظریه‌پرداز را نسبت به استحکام نظریه‌ای که به ‌دنبال آن است آگاه‌تر می‌سازد. از جملۀ این پیش‌فرض‌ها، فردگرایی روش‌شناختی است که بر پیش‌فرض معرفت‌شناختیِ «تحویل» بنا شده‌ است. تفکر اجتماعی متعارف در اولین تحویل، جامعه را از عناصر فرامادی می‌زداید؛ در تحویل دوم جامعه را صرفاً بشری می‌داند و آن را از عناصر غیر‌بشری پالایش می‌کند و در تحویل سوم این عناصر بشری را دارای خصوصیات مشترک و مساوی می‌داند و انسان نوعی نماینده را ترسیم می‌کند؛ نهایتاً در چهارمین تحویل با جمع جبری انسان‌های یکسان، نظریۀ اجتماعی را تولید می‌کند. تحویل سوم و چهارم، فردگرایی روش‌شناختی را در نظریه‌پردازی اجتماعی نمایان ‌می‌سازد. در نوشتار حاضر پس از طرح نقش تحویل‌انگاری در ایجاد فردگرایی روش‌شناختی به ‌نحوۀ ورود این پیش‌فرض روش‌شناختی به عرصۀ نظریه‌پردازی در دانش اقتصاد پراخته ‌شده و تلاش شده است سازوکار تأثیرگذاری فردگرایی روش‌شناختی در ساخت نظریات اقتصادی روشن شود. مطابق با نتایج این پژوهش، فردگرایی روش‌شناختی در سه ساحت «انسان در مقام تعریف»، «انسان در مقام باور» و «انسان در مقام رفتار» به نظریه‌پردازی دربارۀ انسان نوعی اقتصادی پرداخته‌ است}, keywords_fa = {تحویل‌گرایی,فردگرایی روش‌شناختی,نظریۀ اقتصادی,فرد نوعی,انسان عقلانی}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1354.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1354_04c01153906b5b48773e312fdd6db834.pdf} } @article { author = {., . and ., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {75-96}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {طرح و نقد مبادی معرفتی لیبرالیسم سیاسی جان رالز}, abstract_fa = {یکی از مهم‌ترین وجوه لیبرالیسم سیاسی رالز نسبت آن با حقیقت است. به گفته وی لیبرالیسم سیاسی تلقی خودش از عدالت را درست یا صادق معرفی نمی‌کند، بلکه آن را معقول می‌داند. این رویکرد رالز معضل مهم توجیه را پیش روی وی قرار می‌دهد. وی برای حل این معضل راه حل‌های متفاوتی مثل وضع اولیه، تعادل تأملی، اجماع همپوش و برقراری رابطه میان اختیار و عینیت ارائه می‌کند که در این مقاله طرح و سپس با روش تحلیل انتقادی، مثل تحلیل نحوه استدلال، کیفیت استنتاج نتایج از گزاره‌ها، انسجام و استخراج مفروضات ناگفته در استدلال، نقد می‌شود. در پایان نشان داده می‌شود که اجتناب رالز از حقیقت به موجب تحکیم سلطه فکری غرب بر جهان می‌شود و تنها راه رهایی از این سلطه بازگشت متفکران اسلامی به حقیقت و معناست.}, keywords_fa = {تلقی سیاسی از عدالت,معرفت‌شناسی,توجیه,صدق,معقولیت}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1355.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1355_0dae0f44ba6ecc82b1e9ca41a201d907.pdf} } @article { author = {., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {97-117}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {تأملی بر رابطه معرفت‌شناسی علوم سیاسی و روش‌شناسی پست‌مدرن با تأکید بر آرای دریدا}, abstract_fa = {این مقاله تلاش می‌کند تأملی در رابطه میان روش‌شناسی پست‌مدرن و معرفت‌شناسی علوم سیاسی داشته باشد. رابطه‌ای که حداقل از نیمه قرن بیستم به این سو دارای تأثیرات شگرفی بر روش‌های پیشین داشته و بن‌مایه اصلی مباحث پست‎مدرن تلقی شده است. شالوده‌شکنی که بسیاری از صاحب‌نظران پست‌مدرنیسم، دریدا را پدر آن دانسته‌اند، به‌عنوان روش‌شناسی پست‌مدرن و محور مطالعات و مبنای تجزیه و تحلیل این حوزه معرفی شده است. مفهومی که حداقل به زعم دریدا صرفاً در پی دگرگون‌سازی ساختارها نیست، بلکه در کنار این مهم به تجدید ساختاری متفاوت می‌اندیشد. این اندیشه نهفته که در ذات شالوده‌شکنی است، ارتباط وثیقی با اصول مبحث معرفت‌شناسی دارد که در این مجال در حوزه علوم سیاسی به آن پرداخته شده است. از دیگر دلایل ارتباط این دو مفهوم، استقلال ذاتی در بهره‌برداری از مفهوم علم است که به‌ویژه در علوم سیاسی به افزایش قدرت تحلیل مسائل مربوط می‌انجامد و به‌عنوان نتیجه بحث به آن اشاره می‌کند}, keywords_fa = {روش‌شناسی,معرفت‌شناسی,پست‌مدرنیسم,شالوده‌شکنی,علوم سیاسی}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1356.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1356_a6f35c7a928b9b3b2c7511051b502a5c.pdf} } @article { author = {., .}, title = {..}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {119-140}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {کیفی یا کمی: تأملی بر امکان ادغام روش‌شناسی‌های کیفی و کمی}, abstract_fa = {دانشمندان علوم مختلف در سال‌های اخیر نه ‌تنها به سودمندی‌های بهره‌گیری همزمان از رویکردهای کمی و کیفی، بلکه به مزایای تلفیق معنایی این دو رویکرد درون بسترِ شناختیِ واحد، پی برده‌اند. رویکرد پسامدرن، متضمن نوعی چارچوب شناختی نوین با مدل ذهنی تازه‌ای در تحلیل پویایی‌های نوظهور است و با زیر سؤال بردن تقسیم‌های سنتی میان کمی/کیفی یا عینی/ذهنی، در پی توسعه فضای آگاهی بشر و گشودن امکان‌های معرفت‌شناختی تازه‌ای به روی دانش می‌باشد. این پژوهش، کوششی برای بررسی امکان   ادغام هستی‌شناسانه روش‌شناسی‌های کمی و کیفی در بستر میان رشته‌ای (با تأکید بر دانش آینده‌پژوهی) است. مدیریت عدم ‌قطعیت‌های فزاینده و پدیدارشونده، پیشران اصلی مسیر تطور روش‌های آینده‌پژوهانه بوده است و ایجاد رابطه‌ای تکاملی و رفت‌وبرگشتی میان اذهان خبرگان و نرم‌افزارهای بسیار پیشرفته و هوشمند می‌تواند کلیدی برای گسترش محتوایی مفهوم منابع دانشی در آینده‌ای نه چندان دور باشد. یک ایده اولیه در این مسیر، مثال «دلفی پابرجا» است که با تکیه بر همین امکان، سیستم‌های خبره را مکمل افراد خبره ساخته و می‌کوشد مزایای دو روش دلفی و برنامه‌ریز پابرجا را در قالب روش‌شناختی تازه‌ای، با هم ترکیب کند}, keywords_fa = {روش کمی,روش کیفی,معرفت‌شناسی آینده‌پژوهی,روش دلفی,برنامه‌ریزی پابرجا}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1357.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1357_c5d84809528c40be5ce3b4710cdd4374.pdf} } @article { author = {., . and ., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {141-169}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {روایت در جایگاه تحقیق و تحقیق در جایگاه روایت: نکات اشتراک و افتراق}, abstract_fa = {روایت کنشی قدیمی است که هنوز هم در سراسر جامعه مدرن در هزاران شکل از رمان گرفته تا بازی‌های رایانه‌ای نمود یافته است. در عین حال هنوز حوزه تحقیق روایی از نوین‌ترین رویکردهای پژوهشی است. از این‌رو به سرعت در حال تحول می‌باشد. این مقاله به بررسی شکل نو ظهوری از تحقیق روایتی، به‌عنوان روایت در جایگاه پژوهش (NAR) می‌پردازد. ابتدا به بررسی فرم آشنای تحقیق روایتی می‌پردازیم که تحقیق در جایگاه روایت (RAN) است و بر مبنای ابزار پژوهش استاندارد (به‌عنوان مثال، مصاحبه‌ها، مجلات ...)، و بر پایه مشارکت جمعی و تجارب شرکت‌کنندگان به طریق ترکیب روایی طراحی شده است. در ادامه آن را از نظر اشاعه و مخاطب، جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل، بیانیه هدف و تم بررسی می‌کنیم. دررویکرد روایت در جایگاه پژوهش (NAR) زبان و شکل روایت، ذهنیت و تعمیم و معیارهای ارزیابی بررسی می‌شود. در مقابل RAN که فرایند ترکیب روایت، ثانویه است و مشارکت جمعی در پژوهش بسیار حیاتی است، در NAR روند ترکیب روایت به‌عنوان مهم‌ترین ابزار مقدماتی جمع‌آوری دانش است و بر تشریک مساعی شرکت‌کنندگان تکیه نمی‌کند. مقاله حاضر به کاوش در معیارهای بدیلی که برای پژوهشگران روایتی مطرح شده‌اند پرداخته و در کل، برخی توافق‌ها و همپوشی‌ها بین این معیار‌ها دیده می‌شوند}, keywords_fa = {روایت,روایت‌گری,رویکرد روایتی RAN,رویکرد روایتی NAR}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1358.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1358_f7f0f0a4541db605d67cc060483964a1.pdf} } @article { author = {., . and ., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {171-187}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {روش چالمرز در بحث آگاهی: تفکیک در مسائل}, abstract_fa = {چالمرز راه حل مسئلة آگاهی را در تفکیک امور پدیداری از امور روان‌شناختی می‌داند. او معتقد است عمده‌ راه‌حل‌هایی که برای تبیین آگاهی ارائه شده‌اند به هوشیاری (که در قلمرو امور روان‌شناختی جای می‌گیرد) می‌پردازند، نه به خودِ آگاهی. چالمرز نخست با استناد به شهود (منظر اول‌شخص) آگاهی را درمی‌یابد، سپس با رد نگرش‌های فیزیکالیستی، از غیرفیزیکی بودن و تحویل‌ناپذیریِ آگاهی دفاع می‌کند و سرانجام با تفکیک دو قلمروی پدیداری و روان‌شناختی، تلاش می‌کند تا حل مسئلة آگاهی را به مسیر درست خود (یعنی قلمرو پدیداری) هدایت کند. از سوی دیگر، چالمرز طبیعی‌گرا است و به همین دلیل آگاهی را (برخلاف دوگانه‌گرایان سنتی) از طبیعت جدا و متعالی نمی‌کند، بلکه آن را به‌عنوان نیرویی بنیادین (و غیرفیزیکی) در کنار دیگر نیروهای بنیادین فیزیکی می‌نشاند و از این طریق تلاش در تبیین آگاهی دارد. موضوع این مقاله نفسِ تفکیک‌های چالمرز است؛ نه مسئلة دشوار آگاهی. به باور چالمرز برای بررسی آگاهی باید از دیدگاه اول شخص بدان نگریست، اما اشکال این دیدگاه این است که از خطاپذیری این منظر و دسترس‌پذیری بیشتر منظر سوم‌شخص غفلت می‌کند}, keywords_fa = {مسئله‌ی دشوار آگاهی,دیوید چالمرز,آگاهی پدیداری,دوگانه‌گرایی طبیعی‌گرایانه,منظر اول‌شخص,منظر سوم‌شخص,فرارویدادگی}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1376.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1376_607cda4c576e7c8fe19da22441545f45.pdf} } @article { author = {., . and ., .}, title = {و}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {189-209}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {و}, keywords = {}, title_fa = {هایدگر و مسئله جنسیت، در آثار لوس ایریگاری و ژاک دریدا}, abstract_fa = {از دهه هشتاد میلادی، نظرات هایدگر، از مهم­ترین فیلسوفانِ حوزه پدیدارشناسی، مورد توجه برخی از  نظریه­پردازانی قرار گرفت که رویکرد جنسیتی را وارد فلسفه می­کردند و یا از منظر جنسیت به فلسفه می­پرداختند. متفکران اروپایی و به­ویژه شاخه فرانسوی آن، از پیشگامان این رویکرد بودند. ژاک دریدا، فیلسوف ساختارشکن پست مدرن، و لوس ایریگاری، فمینیست معروف در حوزه فلسفه و روانکاوی، آثار هایدگر را با ابتنا به دغدغه­های نظری و فکری خویش بازخوانی کردند. اولی با رویکرد ساختارشکنی با تمرکز بر مفهوم دازاین و عدم توجه به ویژگی­های جنسیتی آن، «فاقد جنسیت بودن» دازاین را کانون نقد خود از فلسفه هایدگر قرار داد و دیگری با تمسک به فلسفه هوا و «فراموشی هوا» در تفاسیر خود از هایدگر، بنیان تفسیری جنسیت­مدار بر فلسفه هایدگر نهاد. در این مقاله، ضمن شرح و بیان نظرات فلسفی این دو با استفاده از رویکرد تشریحی، به دنبال پاسخ برای این پرسش هستیم که چه نسبتی میان اندیشه فلسفی هایدگر با فراموشی جنسیت برقرار است؟ و رابطه میان جنسیت و اندیشه هایدگر در جریان فرانسوی چیست؟ این نوشته، بازنمایی تفسیری جنسیت­مدار از اندیشه هایدگر با استفاده از نظریه دریدا و لوس ایریگاری است}, keywords_fa = {هایدگر,جنسیت,دریدا,ساختارشکنی دازاین,لوس ایریگاری,فراموشی هوا}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1377.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1377_9544879fe1a4113f5d49925dc3868455.pdf} } @article { author = {., .}, title = {.}, journal = {Methodology of Social Sciences and Humanities}, volume = {23}, number = {90}, pages = {211-234}, year = {2017}, publisher = {Research Institute of Hawzah and University; (Hawzah wa Dāneshgāh Research Institute)}, issn = {1608-7070}, eissn = {2588-5774}, doi = {}, abstract = {.}, keywords = {}, title_fa = {بازخوانی رویکرد شهید صدر در مورد هویت علمی اقتصاد اسلامی}, abstract_fa = {شهید صدر (ره) هنگام بحث از هویت اقتصاد اسلامی از این عنوان که اقتصاد اسلامی علم نیست، استفاده می‌کند. این بیان عمدتا به مفهوم نفی هویت علمی اقتصاد اسلامی در دیدگاه ایشان تفسیر شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی، ضمن بازخوانی دیدگاه شهید صدر در مورد هویت علمی اقتصاد اسلامی،  این فرضیه مطرح می‌شود که هرچند ایشان علم اقتصاد اسلامی به مفهوم دیالیکتیکی، اثباتی محض و پیشینی را  نفی می‌کنند، ولی امکان تدوین آن به دو روش پسینی استقرائی و قیاسی را ممکن می‌داند. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که در نظر شهید صدر تحقق علم اقتصاد اسلامی، به عنوان دانشی اثباتی، مشروط به تحقق(عینی/فرضی) مذهب اقتصادی اسلام به عنوان ساختارهای نهادی مورد نظر اسلام است.  در این چارچوب علم اقتصاد اسلامی می‌تواند دو کارکرد تشریح کارآمدی مذهب اقتصادی اسلام (ساختارهای نهادی ایجاد شده) و کمک به تکمیل گزاره‌های تجویزی آن (بعد تجویزی مذهب اقتصادی) را داشته باشد.}, keywords_fa = {: هویت اقتصاد اسلامی,شهید صدر,علم اقتصاد اسلامی,مکتب اقتصاد اسلامی,اقتصاد هنجاری,اقتصاد اثباتی}, url = {https://method.rihu.ac.ir/article_1378.html}, eprint = {https://method.rihu.ac.ir/article_1378_dbe3e60dca3418e2e8bd3c763ddd2bf3.pdf} }