پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
بررسی قلمروهای مفهومی «مشیّت الهی»
7
35
FA
قاسم
زائری
استادیار گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
qasem.zaeri@ut.ac.ir
علی
راغب
کارشناس پژوهشگری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
aliragheb@ut.ac.ir
«علم جدید» ویکو بهعنوان اولین صورت تمامعیار شناخت تجددی که درضمن وظیفه علم، تجدد و تحولات آن را نیز بر عهده دارد، مقدم بر «علم جامعهشناسی» و برخلاف آن دارای بنیانهای دینی قدرتمندی است. برجستهترین نمود دینی این علم در بحث «مشیّت الهی» است. این مقاله به بررسی جهتگیریهای تفسیری اصلی اختصاص دارد که پیرامون بحث «مشیّت الهی» ویکو میباشد و نشان میدهد که تاکنون سه سنت تفسیری قابل شناسایی است: نخست، تفاسیر مبتنی بر ناهمگونی غایات که ضمن پذیرش بنیاد الهیاتی «مشیّت الهی» در فکر ویکو مسئله اصلیشان این است که چه نسبتی بین عملکرد مشیّت الهی و عملکرد انسانی وجود دارد؛ دوم، تفاسیر انسانگرایانه که منشأ الهی بحث ویکو را رد میکند و بدینترتیب، در نگرشی ایدئالیستی مسئله اصلیشان شناسایی بنیانهای انسانگرایانۀ خلق مفهوم مشیّت از سوی ویکو است؛ و سوم، تفاسیر مادیگرایانه که ضمن ردّ وجه استعلایی و نیز ایدئالیستی مشیّت، ریشههای آن را در روندهای اجتماعی و اقتصادی زمانۀ ویکو جستجو میکنند. روش این مقاله اسنادی است و مبتنی بر بررسی کتاب علم جدید ویکو و آثار مفسران اصلی اوست
جیامباتیستا ویکو,علم جدید,مشیّت الهی,تفاسیر ناهمگونی غایات,تفاسیر انسان-گرایانه,تفاسیر مادیگرایانه,جامعهشناسی
https://method.rihu.ac.ir/article_935.html
https://method.rihu.ac.ir/article_935_5583bfed3a6ccf6360285a8a1593da2c.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
واقعگرایی، انواع و ماهیت متافیزیکی
37
61
FA
کیوان
الستی
0000-0001-9915-7283
دانشآموخته دکتری فلسفۀ علم در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
keyvan.alasti@gmail.com
حسین
شیخ رضایی
استادیار گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
sh_rezaee@yahoo.com
<span style="font-size: large;"><span style="font-family: IRLotus;">واقعگرایی و قراردادگرایی درجات و مراتب متفاوتی دارند. میتوان از فلاسفهای نام برد که رویکرد آنها به علم و انواع به عنوان «واقعگرایی» قلمداد شده است، اما آنها باور دارند که قراردادهای دانشمندان در عضویت نمونهها و در یک نوع خاص (یعنی طبقهبندی نمونهها)، نقش مهمی ایفا میکنند. از اینرو، اهمیت دادن به نقش طبقهبندی در علم، پذیرش این حکم را که انواعی طبیعی و مستقل از دخالت بشر در جهان وجود دارند، نامحتمل میکند. با وجود این، در این مقاله استدلال میشود که حتی اگر مفاهیم علمی از طریق طبقهبندی ایجاد شوند و در این طبقهبندیها ملاحظات عملگرایانه نقش ایفا کنند، باز هم مفاهیمِ حاصل قادر به بازنمایی تقسیمات طبیعی جهان خواهند بود.</span></span>
برای این منظور، ابتدا رویکردهای متفاوت به واقعگرایی در مورد انواع را شرح داده و سپس به این سؤال پاسخ داده میشود که با فرض مفید بودن محمولهای نوعی در دستگاههای علمی، آیا ممکن است که انواع از پیشمعینی وجود نداشته باشند. در بخش پایانی نیز استدلال میشود که انواع علمی هویتهایی برساخته هستند، اما غالباً میتوانند بازنماییکنندۀ تقسیمات طبیعی جهان باشند.
انواع,خصوصیتهای طبیعی,محمولهای نوعی,واقعگرایی,نلسن گودمن
https://method.rihu.ac.ir/article_936.html
https://method.rihu.ac.ir/article_936_c81fd310f88a1b87d95268d7e5895bb8.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
هستیشناسی رهیافت سازهانگاری و بازخوانی چشماندازهای تحلیلی آن: دیرینهشناسی مناظرههای فکری
63
92
FA
علی اشرف
نظری
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران
nazarian2004@yahoo.com
علیرضا
صحرایی
دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
<span style="font-size: large;"><span style="font-family: IRLotus;">یکی از رهیافتهای جوان و بدیع در حوزۀ روششناسیهای جدید، رهیافت سازهانگاری است. طی پنجاه سال گذشته سه رهیافت بر رشته روابط بینالملل غالب بوده است؛ نخست، رهیافت لیبرالیسم و رئالیسم (که در منازعه نئولیبرالیسم و نئورئالیستها بررسی میشود) و با عنوان نظریههای عقلانیتگرا معروف هستند؛ دوم، نظریههای هنجاری، فمنیستی، جامعهشناختی که به نظریههای بازتابی یا بازتابی معروف میباشند؛ سوم، سازهانگاری اجتماعی که تلاشی برای پر کردن شکاف میان دو رهیافت قبلی است؛ رویکردی که درصدد اخذ مفروضات خود از بین عقلانیتگرایی و انعکاسگرایی است. این رهیافت به عنوان یک روش فراپوزیتیویستی بهمثابۀ تلاشی عمیق در حوزه فرانظری (هستیشناسی و معرفتشناسی) محسوب میشود، زیرا از حیث هستیشناسی، از ایدئالیسم درمقابل ماتریالیسم و از ذهنیتگرایی در مقابل عینیتگرایی دفاع میکند. </span></span><br />مقاله حاضر تلاش میکند تا به این پرسشها پاسخ دهد: 1) چه روابطی بین یک جامعه یا ساختار اجتماعی و شناخت وجود دارد؟ 2) آیا جامعه بر علم تأثیر میگذارد یا کموبیش تأثیر دانش بر دانش فرهنگ بیشتر است؟ 3) کدام نیروی اجتماعی، دانش را تولید و بازتولید میکند و چه نوع از تجزیه و تحلیل اجتماعی این نیروهای اجتماعی را آشکار میکند؟ و 4) تأثیر رهیافت سازهانگاری در روابط بینالملل چگونه و در چه ابعادی است؟
سازهانگاری,روابط بینالملل,سیاست خارجی,نظریههای عقلانیتگرا,نظریههای انعکاسی
https://method.rihu.ac.ir/article_937.html
https://method.rihu.ac.ir/article_937_ad273fd811f73fa12f73d4c384b33773.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
از ساخت اجتماعی معرفت تا ساخت جمعی واقعیت: لاتور در مقابل بلور
93
120
FA
رحمان
شریفزاده
دانشجوی دکتری فلسفه علم و فناوری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
غلامحسین
مقدم حیدری
0000-0002-0015-2325
استادیار گروه فلسفه علم و فناوری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
gmheidari@gmail.com
دیوید بلور و برنو لاتور هر دو ساختگرای اجتماعی هستند ولی آنها براساس معنایی که از «اجتماعی» و «ساخت» میکنند و همچنین، تفاوت در امری که قرار است به لحاظ «اجتماعی» ساخته شود؛ رویکردشان در مقابل هم قرار میگیرد. برای بلور «اجتماعی» به معنای باورها و مفاهیم نهادینه شده در جامعه علمی است و «ساخت» به معنای «علت چیزی بودن» یا «به وجود آوردن چیزی» است، اما برای لاتور «اجتماعی» اختصاص به جامعۀ انسانی ندارد و برای او به معنای کالتیو (اجتماع)ی از کنشگران انسانی و غیرانسانی است و «ساخت» به معنای تغییر و تبدیل است. همچنین، بلور «معرفت علمی» را ساختی اجتماعی و لاتور ساخت معرفت علمی را مبتنی و متأخر بر ساخت «فکتهای علمی» میداند.
برنو لاتور,دیوید بلور,اجتماعی,ساخت,کنشگر,رخداد,تاریخمندی
https://method.rihu.ac.ir/article_938.html
https://method.rihu.ac.ir/article_938_baa5aba0a7f32cd6546189fa2af141cf.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
هرمنوتیک بهمثابه روش تحقیق بررسی روش هرمنوتیک عینی در حوزۀ تحقیقات کیفی
121
148
FA
بابک
حسن زاده
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد
babak.hassanzadeh@hotmail.com
علی اکبر
مجدی
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
majdi@ferdowsi.um.ac.ir
علی
یوسفی
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد
yousofi@um.ac.ir
استفاده از روشهای تحقیق کیفی در علوم اجتماعی و انسانی با شتابی فزاینده در حال گسترش است. افزون بر روشهای کیفیِ رایج در حوزۀ زبان انگلیسی، در جامعهشناسیِ آلمانی نیز روشهایی بدیع در پژوهشهای کیفی مطرح شده است که کمتر در سایر مناطق به کار گرفته میشوند. از جمله مهمترینِ این روشها، هرمنوتیک عینی است که ریشه در سنت هرمنوتیکی در آلمان دارد و از اینرو، بیش از هر روش کیفی دیگری به متن تکیه میکند. این روش در پی دستیابی به ساختارهای معنایی عینی و در عین حال، پنهان در پس کنشهاست. این ساختارها که چیزی شبیه به عادتوارههای بوردیوییاند، مختص به یک مورد خاص هستند و با دستیابی به آنها میتوان به بینشهایی دربارۀ الگوهای عام کنش اجتماعی پی برد. هرمنوتیک عینی به جای ردهبندیِ واقعیت اجتماعی بر بازسازی متوالی آن تأکید دارد و بهجرأت میتوان آن را یکی از عمیقترین روشها در حوزۀ تحقیقات کیفی دانست. مطمئناً استفادۀ درست و دقیق از این روش، زوایای جدیدی از ساختارهای نهفته در پس کنشها را آشکار خواهد ساخت.
هرمنوتیک عینی,تحلیل متوالی,هرمنوتیک,روش تحقیق,تحقیق کیفی
https://method.rihu.ac.ir/article_939.html
https://method.rihu.ac.ir/article_939_bbeba2d9ae40b49700ab0105514f6f19.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
تحقیق آمیخته، حلقه مفقودهای در تحصیلات تکمیلی آسیبشناسی آن در حوزه علوم انسانی در دانشگاه محقق اردبیلی ( پژوهش آمیخته)
149
167
FA
عادل
زاهد بابلان
دانشیار مدیریت آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی
zahed@yahoo.com
مهدی
معینیکیا
استادیار گروه آموزشی علوم تربیتی دانشگاه محقق اردبیلی
حسن
احمدی
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی
ahmadi.hasan9@gmail.com
هدف تحقیق حاضر، بررسی چرایی استفاده محدود از تحقیق آمیخته در دوره تحصیلات تکمیلی مربوط به حوزه علوم انسانی در دانشگاه محقق اردبیلی بود. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا دادههای کیفی و سپس براساس یافتههای آن، دادههای کمّی نیز گردآوری و تحلیل شدند. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اساتید دانشکده علوم انسانی، علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه محقق اردبیلی بود که در بخش کیفی و با استفاده از نمونهگیری هدفمند تعداد هشت نفر تحت مصاحبه قرار گرفتند و از بین جامعه 95 نفری، تعداد 61 نفر در مرحله کمّی به صورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه بدون ساختار بود که از روش بازخورد مشارکتکننده برای اعتباریابی آن استفاده شد و در بخش کمّی نیز پرسشنامه محققساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ آن 92/0 بود. به منظور تحلیل دادههای کیفی از تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز استفاده شد و در بخش کمّی نیز از آزمون تی تکنمونهای استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که پیچیده بودن ماهیت طرح تحقیق آمیخته، ناآشنایی محققان به طرح تحقیق آمیخته (عوامل تأثیرگذار درونی)، نیازهای فصلنامهها و ماهیت رشتههای علمی (عوامل تأثیرگذار بیرونی) از دلایل استفاده محدود از روش آمیخته است. همچنین، یافتهها نشان داد که ماهیت رشتههای علمی بیشترین تأثیر را در استفاده از روش آمیخته دارد.
تحقیق آمیخته,نظام آموزش عالی,علوم انسانی,پژوهش,آموزش
https://method.rihu.ac.ir/article_940.html
https://method.rihu.ac.ir/article_940_a50f261029175c087a76c8494823a574.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
21
83
2015
06
22
عقلانیت نظریه های شهرسازی «معرفی رویکردی مفهومی- کاربردی به عقلانیت نظریه های شهرسازی»
167
197
FA
مرتضی هادی
جابری مقدم
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
hadi.jaberi@gmail.com
سعید
زیبا کلام
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
مقوله عقلانیت به عنوان یکی از مقولات مبنائی، چالش برانگیز و قابل تامل درمیان پیشروان متاخر حوزه فلسفه علم مطرح بوده است. هرچند ظاهرا این مقوله در افواه عمومی و تصور گروههای تخصصی دیگر بسیار روشن و درعین حال تعیین کننده بوده و عامل تقویم دعاوی مختلف می باشد. اما درمیان فلاسفه علم و معرفت شناسان مقوله ای بسیار بحث برانگیز و پرایهام و ابهام می باشد. دراین میان به نظر می رسد مساله جالب توجه وجود و اهمیت مباحث مشابه در رشته های پردامنه ای چون شهرسازی می باشدکه گاه ترجمه و تفسیر همان مقولات بحث برانگیز است. ظاهرا عقلانیت نقشی محوری در شهرسازی دارد و عموم نظریه های شهرسازی به عنوان یکی از رویه های شهرسازی داعیه عقلانیت دارند و با تکیه براین دعوی سعی می کنند تا مشروعیت، مقبولیت و مطلوبیت خویش را درمیان مخاطبان، که به نظر میرسد طیف وسیعی از گروههای مختلف اجتماعی باشد، تضمین نمایند. از این رو تامل درعقلانیت یک نظریه موضوعی درخور توجه و ضروری خواهد بود. مقاله حاضر درپی آنست تا به معرفی رویکردی مفهومی-کاربردی بپردازد که با بهره گیری از آن بتوان به عقلانیت نظریه های شهرسازی نزدیک شد و یا به آنها دست یافت
عقلانیت,نظریه شهرسازی,مصادرات,روش شناسی
https://method.rihu.ac.ir/article_1029.html
https://method.rihu.ac.ir/article_1029_488134fb94c49a48b9e973895b4ff258.pdf