پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
07
26
نقش عقل متعارف در پارادایم اسلامی علوم اجتماعی
7
26
FA
مجید
کافی
رضا
اکبری
عقل متعارف یا فهم عرفی اشاره به معنایی دارد کهمردمدر زندگی روزمره از آنها استفاده میکنندد در مکاتد <br />فلسفی برخی از پارادایمهای علوماجتماعی، مانندتفسیرگرایی و درعلدوماسدممی ماننددعلدم فقدهو اصدو <br />بهکار گرفته شده است اکنون مسئلهاین است کهتولیددانش نظاممنداز معرفت عامیانهیاعقدل متعدارف در<br />پارادایم اسممی علوماجتماعی چگونهممکن است؟<br /> برای رسیدن بهپاسخ، بهبررسی مفاهیم مورد استفاده درعلم اصو و فقهمانندعرف،عادت، سیرهعقم،<br />سیرۀ متشرعهپرداختیم و باغال دانستن اشتراک معنایی این اصطمحات بر افتراقشان، آنها را بهواژۀ عقدل <br />متعارف فروکاستیم تا امکان مقایسهفراهم آید <br /> با بررسی سهنوع جهتگیری تبیینی، تفهمی و نقدی، تحقیق بهاین نتیجهنائل آمدکدهعقدل متعدارف در<br />پارادایم اسممی علوماجتماعی دارای اعتباردرجهدوماست و پس ازعقل، نقدل و تجربدهقدرار مدیگیدرد در<br />پارادایم اسممی علوماجتماعی، فهم عرفی شیوهای جدایگز ین بدرای تفسدیر و فهدم معندای روایدات و تفسدیر<br />جهان اجتماعی است پارادایم اسممی علوماجتماعی فهم عرفی را منبعی جایگز ین و گداهی شداهد ی بدرای<br />صحت فهم مفسر از روایات تلقی میکند در پارادایم اسممی فهم عرفی منبعدی بدرای شدناخت پدس از منبد <br />نقل،عقل و تجربه است
عقل متعارف,علم دینی,عرف,سدیرۀ عقدم,رو معرفدت,منبد معرفدت,داندش حقیقدی,دانش اعتباری
https://method.rihu.ac.ir/article_254.html
https://method.rihu.ac.ir/article_254_812accfde0b0c8322e1b293ab5722b95.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
09
23
بررسی الگوی متعالی آموزش روش تحقیق برای توسعه پایدار با روش ترکیبی
27
46
FA
منصور
شاهولی
شبیر
کرمی
متناسبسازی تولید علم با نیازهای بخشهای مختلف یک کشور از خصوصیات جهان امروز است که میتواند به پایداری آن کشور منجر شود. این کار تنها از طریق تبیین الگوی متناسب روش تحقیق امکانپذیر است. به همین دلیل، برای بررسی <em>الگوی متعالی آموزش روش تحقیق</em>، بهمنظور تولید علم و در راستای تحقّق توسعه پایدار کشور، پژوهشی با روش ترکیبی انجام شد. جمعیت مورد مطالعه این تحقیق، دانشآموختگان مقطع دکتریِ ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاههای شیراز و تهران هستند. نتایج تحقیق نشان داد که در هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسیِ آموزش روش تحقیق به این دانشآموختگان، بهعنوان محققان آینده کشور، نارساییهایی وجود دارد. در این تحقیق به نتیجهگیری شد که رعایت 14 ویژگی در آموزش روش تحقیق برای تحقّق توسعه پایدار امری ضرروی است؛ این ویژگیها، که اجزای الگوی متعالی آموزش روش تحقیق را تشکلیل میدهند، در سه دسته هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی تدوین شدهاند.
تولید علم,آموزش روش تحقیق,توسعه پایدار,تحقیق ترکیبی
https://method.rihu.ac.ir/article_260.html
https://method.rihu.ac.ir/article_260_7c76ca7767e3b3c48514be4d6433e2c6.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
08
01
روششناسی تاریخی ویکو
47
69
FA
قاسم
زائری
علی
راغب
این مقاله به بررسی آراء جیامباتیستا ویکو در مورد ماهیت تاریخ و شیوﮤ درست دستیابی به شناختِ از آن میپردازد. ویکو درصدد تأسیس نوعی «الهیات منطقی مدنی مشیّت الهی» است و این مقاله با مراجعه به آثار اصلی او و نیز بهرهگیری از آراء شارحانش نشان خواهد داد که او در محل برخورد دو امتداد نظری، یکی معرفتشناختی و دیگری هستیشناختی، در باب تاریخ قرار دارد. او معتقد است که «مشیّتالهی» بر تاریخ حاکم است، اما لزوماً انسان مسلوبالاختیار نیست، بلکه فعالانه و البته در درون طرح خداوند حاضر است و مشارکت دارد. نظریه مشهور او در باب تحول سه مرحلهای تاریخ، از «الهی» به «قهرمانی» و سپس به «مدنی» که بعدها مورد استفادﮤ اگوست کنت قرار گرفت، محصول همین فکر است. از حیث روششناختی نیز ویکو گزارﮤ «ساختن، معیار حقیقت است» را جایگزین اصل دکارتیِ «معیار حقیقت، وضوح و تمایز است» کرد، و بدینترتیب، یقینیترین علم را نه ریاضی، بلکه تاریخ میداند. از نظر ویکو ماهیت تاریخ، انسانساخته است، بنابراین، وی در گرایشی آشکار به لاک روش درست شناخت تاریخ را بررسی ساختههای انسانی میداند و میان ساختههای انسانی نیز تولیدات فرهنگی مانند هنرها، اسطورهها، افسانهها، حکایات، اشعار و آنچه را که در تاریخنگاری سنتی «خرافه» دانسته میشد، ارزشمند و مهم قلمداد میکند. استدلال ویکو در مورد تمایز میان شناخت از «طبیعت» و «تاریخ» به مبنای اولیهای برای بحثهای بعدی فیلسوفان نوکانتی بر سر «علوم انسانی» و تاریخی از علوم طبیعی بدل شد.
جیامباتیستا ویکو,تاریخ,دکارت,ارسطو,مشیّت الهی,اسطوره
https://method.rihu.ac.ir/article_261.html
https://method.rihu.ac.ir/article_261_0b056bfef9a5d1ef0b797bc9c94f2441.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
07
01
عناصر فلسفیِ بازی و نظریه بازی تکاملی
71
88
FA
میثم
خسروی
موسی
اکرمی
بازی به عنوان بخش مهمی از زندگی روزمره، هزاران سال در زندگی بشر تداوم داشته است، اما کمتر از هفتاد سال است که نظریه بازی به صورت جدّی موضوع بررسیهای نظری و صورتبندیهای فنی قرار گرفته است. این مقاله، در نگرشی فلسفی، به عناصر بازی و نظریه بازی – که صورتبندی ریاضیاتی کنشهای بازیگران در موقعیّتهای راهبردی است – میپردازد.
ویتگنشتاین مدعی شد که عرضه تعریفی از بازی ممکن نیست. ما با بررسی اندیشههای ویتگنشتاین، به ارائه و ارزیابی دیدگاههای منتقدان او دربارﮤ بازی خواهیم پرداخت. سپس با اشاره به مؤلفههای شناختی بازی مانند نقش شاخص اطلاعات در بازی و حذف استراتژیهای مسلط اکید، نشان میدهیم که در بررسی این دو موضوع مسئله ارائه ملاکی برای تعیین میزان معقولیّت بازیگران رخ مینماید. پس از بیان پاسخ نظریه بازی تکاملی به این معضل، نقدهای وارد بر تفسیر تکاملی نیز بررسی خواهد شد.
تعریف بازی,ویژگیهای بازیساز,سود,سقف معقولیّت بازیگران,نظریه بازی تکاملی
https://method.rihu.ac.ir/article_262.html
https://method.rihu.ac.ir/article_262_6cf23ae43a4cf64c844f008fc6114f95.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
07
01
رویکردهای رقیب در اقتصاد نوآوری: یک ارزیابی معرفتشناسانه
89
110
FA
آرش
موسوی
علی
کرمانشاه
رویکرد نظامهای نوآوری در دو دهه پایانی قرن بیستم به نحوی آگاهانه و هدفمند برای رقابت با نگاه سنتی اقتصاددانان نئوکلاسیک به موضوعاتی همچون نوآوری، توسعه اقتصادی و رقابتپذیری اقتصادی نضج پیدا کرد. چهارچوب مفهومی نظام نوآوری با وجود انتشار و نفوذ سریع و خیرهکننده خود در مجامع آکادمیک و محافل سیاستگذارانه در سطوح ملی و بین المللی هنوز نتوانسته است، جایگاه تثبیتشده رقیب نئوکلاسیک خود را متزلزل سازد و آن را از میدان خارج کند. در مقاله حاضر رقابت معرفتی میان این دو نحله تحقیقاتی با یک رویکرد معرفتشناختی تحلیل میشود. بدین منظور، وزن هر یک از این سنتهای تحقیقاتی را در نسبت با هریک از اعضای یک مجموعه سهتایی از معیارهای عام داوری در علم (توافق با مشاهدات، سادگی، قیاس تشبیه) مشخص میکنیم و نشان میدهیم که چرا این دو رویکرد رقیب دوشادوش یکدیگر در صحنه اقتصاد نوآوری باقی ماندهاند.
اقتصاد نوآوری,نظامهای نوآوری,استنباط بهترین تبیین,معیارهای ارزیابی,فلسفه علوم اجتماعی
https://method.rihu.ac.ir/article_263.html
https://method.rihu.ac.ir/article_263_8f4dfc89088bb400d9f30be60f790dba.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
07
01
بنیاد هستیشناختی اندازهگیری روانی
111
136
FA
حسن
بلند
بهرغم گذشت 150 سال از آغاز برنامه اندازهگیری خصیصههای روانی و افزایش کاربستها و اعتبار آن، هنوز نسبت به امکانپذیری اندازهگیری روانشناختی تردیدهای تغافلناپذیری وجود دارد. بخش عمدهای از این تردیدها را میتوان با مفهوم تاریخی «ایراد کمیت»، که هنوز هم در دو وجه هستیشناختی و معرفتشناختی، اعتبار و کارآیی خود را حفظ کردهاند، توضیح داد. بر مبنای ایراد هستیشناختی کمیت، کمیتپذیری از ویژگیهای جسم است و نمیتوان آن را به روان که از لحاظ هستیشناختی به حیطهی متفاوتی تعلق دارد، تعمیم داد. مسئله پژوهش حاضر بازشناسی تلاش دنبالکنندگان «برنامه روانشناسی علمی» عموماً و اندازهگیری روانشناختی، خصوصاً برای چالش با این ایراد است. شگفت آنکه در نهایت جویندگان عینیت، چه بسا بیآنکه بدانند ناچار شدند تا یکی از مهمترین نظامهای فراوری عینیت در علم، یعنی اندازهگیری، را بر بنیاد «ذهنگرایی» استوار کنند، : بررسی تحلیلی پیشینه و مبانی اندازهگیری روانی و تحلیل انتقادی نوشتارگان مرتبط با آن آشکار میکند که یعنی اگر چه اتکاء به «نظریه همسانی» به عنوان شکلی از اشکال «یگانهانگاری مادهگرایانه» راه حلی هستیشناختی است که عموماً علمگرایان در «عالم نظر» پیشنهاد کردهاند و میکنند، اما آنچه واقعاً و «در عمل» بنیاد هستیشناختی اندازهگیری روانشناختی را تشکیل میدهد، «یگانهانگاری ذهنگرایانهای» است که از طریق رویکرد «عملیاتگرایی»، بهگونهای نه چندان آشکار و هشیارانه، به روانشناسی و علوم اجتماعی وارد شده است.
اندازهگیری روانشناختی,ایراد کمیت,نظریه همسانی,یگانهانگاری,ذهنگرایی,عملیاتگرایی
https://method.rihu.ac.ir/article_264.html
https://method.rihu.ac.ir/article_264_19df12041279a2fa748c251f97856a7c.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
روش شناسی علوم انسانی
1608-7070
2588-5774
20
79
2014
07
01
جزمیت یا عقلانیتِ رویکرد تجربی ونفراسن؟
137
152
FA
علیرضا
منصوری
کتاب <em>رویکرد تجربی </em>از آثار متأخر ونفراسن است که در آن هم بیان جدیدی از تجربهگرایی ارائه میکند و هم به تبیین نسبت آن با علم و دین میپردازد. <em>رویکرد تجربی</em> ونفراسن، که وجه بارز آن نگرشی منفی به متافیزیک است، قرار است در کنار معرفتشناسی جدید وی با عنوان <em>ارادهگرایی</em>، که یک رویکرد غیرجزمی به عقلانیت است، دیدگاهی منسجم را نتیجه دهد. هدف مقالۀ حاضر این است که نشان دهد،این انسجام پایدار نیست؛ زیرا روایت جدیدِ ونفراسن از تجربهگرایی هنوز گرفتار رگههایی از جزمگرایی است که تلاش برای رهایی از آن، باعث نزدیک شدن وی به رویکرد عقلانیت نقاد میشود، اما در اینصورت مواجهۀ وی را با متافیزیک تحت تأثیر قرار خواهد داد. در پایان، ضمن بیان مواردی از تاریخ علم بر این نکته تأکید خواهد شد که تجربهگرایی نباید هویت خود را با ضدیت با متافیزیک گره بزند.
موجهگرایی,تجربهگرایی,عقلانیت,عقلانیت نقاد,ونفراسن,متافیزیک
https://method.rihu.ac.ir/article_265.html
https://method.rihu.ac.ir/article_265_54f9f7485ceabe234cbc459d41646e7b.pdf