TY - JOUR ID - 1815 TI - بررسی چهار الگوی روش‎شناختی در علوم انسانی میان‎فرهنگی با تأکید بر آرای ویمر، کیمرله، مال و ولش JO - روش شناسی علوم انسانی JA - MSSH LA - fa SN - 1608-7070 AU - سنایی, علی AU - دهقانی, رضا AD - استادیار دانشگاه سمنان، گروه ادیان وعرفان AD - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- کارشاس و پژوهشگر Y1 - 2021 PY - 2021 VL - 27 IS - 107 SP - 49 EP - 62 KW - علوم انسانی میان‎فرهنگی KW - فرانتس مارتین ویمر KW - رام ادهر مال KW - هاینتس کیمرله KW - ولفگانگ ولش KW - فرافرهنگی DO - 10.30471/mssh.2020.7078.2121 N2 - دغدغه اصلی فلسفه میان‎فرهنگی مفاهمه یا تحقق فهم مشترک میان انسان‎هاست. در ادامه این سؤال مطرح می‎شود که این مفاهمه باید با چه روش و اسلوبی تحقق یابد. تکنولوژی ارتباطات جمعی، مهاجرت و وابستگی‎های اجتماعی و اقتصادی و ارتباطات گسترده علمی موجب شده است که انسان امروز به جای برخورداری از هویت واحد و یکپارچه، ماهیت چهل‎تکه و متکثر داشته باشد. بنابراین انتظار می‎رود که رشته‎های علوم انسانی خود را با تعاریف میان‎فرهنگی از هویت انسانی و ارتباطات بشری سازگار کنند. در این راستا سه الگوی روش‎شناختیِ پولی لوگ، دیالوگ و هرمنوتیک آنالوژیک به ترتیب با رجوع به آثار دست اول ویمر، کیمرله و ادهر مال −که برای تحقق علوم انسانی میان‎فرهنگی ارائه شده است− تبیین می‎شود. هر سه الگو شرط تحقق مفاهمه تمام‎عیار را گفتگو می‎دانند. در ادامه با بیان ایده فرافرهنگی از ولفگانگ ولش به موانع موجود در رویکرد میان‎فرهنگی برای رسیدن به مفاهمه کامل پرداخته می‌شود. به نظر می‎رسد که این الگوها به نوعی مکمل یکدیگر هستند و با اینکه در نفی مطلق‎انگاری[1] و انحصارگرایی فرهنگی و لوازم آن اتفاق نظر دارند، ولی هرکدام از زاویه‎ای خاص به موضوع می‎نگرند. [1]. Aosolutismus UR - https://method.rihu.ac.ir/article_1815.html L1 - https://method.rihu.ac.ir/article_1815_3e74ba1fa6768d55f893788aedee4407.pdf ER -