تحلیلی بر رویکرد تاریخی به توسعه سیستم خط‌مشی‌گذاری عمومی؛ مبانی نظری و اسلوب اجرا

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری خط‌مشی‌گذاری عمومی دانشگاه تهران

2 استاد دانشگاه تهران

3 دانشیار دانشگاه تربیت مدرس

4 دانشیار دانشگاه تهران

چکیده

حکومت‌ها برای مدیریت مسائل عمومی فرارو، دستگاهی با عنوان «خط‌مشی‌گذاری عمومی» طراحی کرده‌اند که برای طراحی خط‌مشی‌های عمومی از شیوه‌ها و فنون بسیاری بهره می‌گیرد. استفاده از تجربه‌های خط‌مشی‌ای حکومت‌های پیشین داخلی و همچنین سایر کشورها از جمله روش‌های متداول چنین رویکردی است. اما پژوهشگران عرصه خط‌مشی عمومی، به ندرت «تاریخ» را به منزله ابزاری  برای کمک به حل مسائل عمومی مد نظر قرار داده‌اند. این مقاله با تمرکز بر نقش تجربه در مدیریت و همین طور در خط‌مشی‌گذاری عمومی، مبانی و چارچوب اجرایی روش‌شناسی تاریخی در خط‌مشی‌گذاری عمومی را تحلیل و تبیین می­کند و تاریخ را به منزله «تجربه تاریخی» در مقام ابزار تحلیل مسائل عمومی واکاوی می‌کند. موضوع «تعمیم‌پذیری» نتایج تحقیق تاریخی برای پژوهش‌های علوم اجتماعی نیز از دو دیدگاه مورخان و دانشمندان علوم اجتماعی تحلیل و مدلی ترکیبی برای چگونگی تعمیم نتایج این‌گونه پژوهش‌ها ارائه می‌‌شود. در نهایت، به عنوان نمونه، این روش بر روی یک مورد تاریخی (بررسی الگوی تحول دانش در حوزه تمدن اسلامی؛ نهضت ترجمه) اجرا می‌‌شود

کلیدواژه‌ها