عقل عملی؛ خاستگاه «عینیت» علوم انسانی

Document Type : علمی - پژوهشی

Authors

1 Associate Professor, Philosophy of Humanities, Research Institute and University, Qom, Iran

2 . Assistant Professor, Philosophy of Humanities, Research Institute and University, Qom, Iran.

10.30471/mssh.2025.10850.2634

Abstract

چیستی امر عینی در علم و به‏ویژه در علوم انسانی، هرچند برای هر پارادایم علمی امری بدیهی تلقی می‌شود، اما در رویکردها و پارادایم‌های علمی از تنوع دیدگاه‏ها برخوردار است؛ بدین معنا که در تاریخ علم، امر عینی بر طبق ملاک‏های هر رویکرد علمی تفاوت‌های چشم‌گیری کرده است. بر این اساس، نمی‌توان چیستی امر عینی در پارادایم پوزیتیویستی را همان عینیت مورد نظر پارادایم تفسیری یا هرمنوتیکی یا هر پارادایم دیگری در علوم انسانی دانست. با این وصف، این پرسش پیش می‌آید که برپایه مبانی فلسفی، کدام یک از تعاریف عینیت، دارای اعتبار معرفت‏شناختی است که برپایه آن بتوان حقیقت کنش انسانی به‏عنوان واقعیت متمایز از اشیاء طبیعیاتی و دیگر موجودات غیرانسانی را تقریر کرد. اگر بخواهیم با نگاهی فراپارادایمی از دیدگاهی که دارای پشتوانه‌های فکری معتبر است و توانسته باشد از عینیت اراده انسان، کنش انسان و پدیده‌های مرتبط با انسان به عنوان هویتی ارادی و مبتنی بر قانون جهانی فراگیر سخن بگوییم دو نمونه را می‌توان ذکر کرد؛ نمونه‏هایی که سطح بالایی از چنین اعتبار معرفتی را به دست آورده‌اند. این دو دیدگاه عبارتند از: دیدگاه ایمانوئل کانت در متافیزیک خُلقیات که ادامه پیدا نکرد، و دیگری که سابقه و لاحقه گسترده‌تری دارد، عبارت است از حکمت عملی دوره اسلامی که تا دوره معاصر در اندیشه‌های علامه طباطبایی تداوم پیدا کرده است.

Keywords