عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
چکیده
دکتر خسرو باقری، ارائهدهندۀ نظریّۀ تأسیسی علم دینی، در مرحلۀ سلبی تبیین نظریّۀ خود، دیگر نظریّههای علم دینی را نقد میکند. از این میان، او بر آن است که نظریّههای استنباطی علم دینی، که گزارههای علمی را با رجوع به متون دینی به دست میآورند، بر نظریّۀ جامعیّت متون دینی مبتنیاند. لذا با نقد نظریّۀ جامعیّت دین، نتیجه میگیرد که نظریّههای استنباطی گونههای ناموجّه علم دینیاند. این مقاله به بررسی ادّعای وی در مورد ابتنای نظریّههای استنباطی بر نظریّۀ جامعیّت اختصاص دارد. در این مقاله، اوّلاً با ارائۀ مثالهای نقض نشان داده شده که چنین ابتنایی در کار نیست؛ ثانیاً اثبات شده است که بر اساس مبانی تفسیری و علم شناختی باقری، نمیتوان به ردّ نظریّههای استنباطی پرداخت؛ زیرا نظریّۀ گزیدهگویی و نیز نظریّۀ علمشناختی او به گونهای است که اگر آن را مقتضی نادرستی رجوع به متون دینی برای اخذ گزارههای علمی بشماریم، اخذ گزارههای متافیزیکی از متون دینی نیز نادرست خواهد بود.