میشل فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه: تولد زندان نظریه جدیدی درباره قدرت و اِعمال آن بر افراد یک جامعه ارائه میکند که مبتنی بر ایده معماری زندان سراسربین است که جرمی بنتام فیلسوف حقوق قرن هیجدهم آن را ابداع کرد. طرح این بنا مشتمل بر ساختمانی حلقوی در پیرامون و برجی در مرکز بود. مراقبانی که در برج قرار میگرفتند میتوانستند تمام اعمال و رفتار زندانیان را رصد، نظارت و مراقبت کنند. فوکو معتقد است که این معماری به ظاهر ساده سبب تغییری بنیادین در شیوه حکومت بر افراد و به انقیاد کشیدن آنها شد و جامعه انضباطی عصر حاضر را به وجود آورد. بنابراین بجاست که بپرسیم نخست، معماری سراسربین چگونه ابداع شد؟ دوم، این معماری چه ویژگیها و عملکردهایی را در پی داشت؟ سوم، کدامین ویژگی این معماری بر نظریهپردازی فوکو درباره تبیین جامعه انضباطی تأثیر داشت؟ این مقاله سعی دارد با تحلیل و بررسی معماری سراسربین و چگونگی تأثیر آن بر نظریهپردازی فوکو به این پرسشها پاسخ دهد