با اینکه آرا و اندیشههای هانا آرنت -بهعنوان یکی از برجستهترین متفکران حوزه تاریخ و نظریه سیاسی قرن بیستم- امروزه یکی از منابع و مراجع اصلی محافل فکر سیاسی به شمار میرود و مباحث او در کتاب وضع بشر، ریشههای توتالیتاریسم، حیات ذهن، میان گذشته و آینده و... موضوع صدها مقاله و رساله بوده و هستند، اما درباره روش او بحث چندانی به چشم نمیخورد. این خلأ از آنرو است که او نه در این آثار و نه در هیچ جای دیگر به مقوله روش مطالعات و پژوهشهایش نپرداخته و پژوهشی جامع و مستقل هم در اینباره صورت نگرفته است. این مقاله میکوشد ضمن مطالعه روش هانا آرنت در فهم سیاست در راه گشایش افقی نو در مقوله روش در علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد و الگوهای غنی و بدیع هانا آرنت گام بردارد. برای این مهم و فهم آرنت و روش تفهمی او به تحلیل آثارش مراجعه و این روش و تکنیکها را از دل آنها استخراج کرده است. آرنت از منظر و رویکردی تفسیری به فهمِ جهان و پدیدهها و امور سیاسی میپردازد و در این راه تکنیکهای خاص و منحصر به فردی را به خدمت میگیرد که در چارچوب منظومه فکری و دستگاه فلسفی-سیاسی خاص اوست. آرنت با رد و نقد مغالطههای متافیزیکی و روشهای تقلیلگرا و جبرگرای علوم مدرن، روشهایی خاص برای فهم جهان و انسان در پیش میگیرد که داستانگویی، تصور پژوهشگر بهمثابه تماشاگر موقعیتمند و بیطرف، افتراقگذاری و تمایزها، کاربرد پارادوکسها و تحلیل آنها برای رسیدن به فهم، و استفاده از ذوق و سلیقه، و تخیل در فهم از مهمترین ایدههای خاص او در فهم هستند