.گروه روابط بینالملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
محدودیتهای مطالعاتی در حوزه روابط بینالملل، برخی از اندیشمندان این قلمرو را به سوال پیرامون ماهیت علمی نظریهپردازی در این حوزه واداشته و این پرسش را فرارو نهاده است که معیار نظریه علمی روابط بینالملل چیست؟ و علمی بودن آن به چه معنا ممکن است؟ ایده اصلی این نوشتار بر این است که میزان در علمی بودن نظریهپردازی روابط بینالملل، توفیق نظریهها در طراحی و ابداع نظاموارههای انگارهای و ترسیم مکانیسمهایی است که بتواند به سوالات اصلی این حوزه پاسخ دهد، وقایع این عرصه را تبیین کند و از سازگاری و انسجام درونی برخوردار باشد. آنچه این توانمندی تبیینی را میسازد، ابداع مفاهیم و انگارههایی است که فهمپذیری روابط پدیدهها را به ارمغان میآورد و فهمپذیری نیز رکن اصلی تبیین است. هدف این نوشتار آن است که نشان دهد عدم توافق بر معیارهای روششناسانه، مانع از جستجوی معیارهای مورد اتفاق پیرامون نظریهپردازی و به تبع آن امکان سنجی این مقوله نیست؛ زیرا اگر چنین اتفاق نظری هر چند بصورت نانوشته وجود نداشت، امکان گفتگوی علمی پدیدار نمیشد. این نوشتار با نقد نگاه دستوری به شاخصههای علمی نظریه و با تاکید بر اهمیت مباحث هستی شناسانه، نشان میدهد که معیار نظریهپردازی و ورود به عرصه رقابت نظریهها، میزان توفیق نظریات در پاسخ به سوالات مطرح در این عرصه است. این نوشتار در پایان شاخصههایی را بعنوان معیار نظریهپردازی علمی در حوزه روابط بین الملل سامان داده است.