مرتضی مردیها در کتاب فضیلت عدم قطعیت در علم شناخت اجتماع به دفاع از آرای علمشناختی تامس کوهن میپردازد و با نقل قول از جی.سی.پسرون مبنی بر اینکه فضای کنونی علوم اجتماعی یک فضای غیر پوپری است، به نقد آرای علمشناختی کارل پوپر میپردازد. در این مقاله آرای مردیها از دو جهت نقد میشود: الف. نشان داده میشود مردیها اگرچه به نقد و نفی رویکرد پوپر میپردازد، امّا آنچه خود به عنوان روش درست و مناسب برای استدلال و تحلیل در حوزه علوم اجتماعی معرّفی میکند، حتّی اگر برگرفته از آرای پوپر نباشد، دست کم همسو با نظریّات پوپر و ناهماهنگ با آرای کوهن است. ب. استدلال میشود که پروژه دفاع از عقلانیتکه بخشی از پروژهای است که مردیها آن را دنبال میکند، با اتخاذ رهیافت سنجشناپذیری که کوهن مدافع و مروج آن بود، عملاً عقیم میماند و به پروژهای ضد خود تبدیل میشود.