تعلیم و تربیت اسلامی به عنوان یک رشتهی علمی یا عرصهای مطالعاتی که به بررسی مسائل تعلیم و تربیت از منظری اسلامی میپردازد، در کانون توجّه اندیشمندان مسلمانِ در چند دههی اخیر بوده است. این مقاله میکوشد با تبیین دیدگاههای یکی از اندیشمندانِ ایرانی صاحبنظر دربارهی هویت و روششناسی این دانشِ انسانی-اسلامی، به تحلیل و نقد رویکرد پیشنهادی ایشان به روششناسی تربیت اسلامی (از هر دو زاویهی معرفتشناختی- علمشناختی و دینی) بپردازد. نقدها عمدتاً مبتنی بر تحلیل منطقی و بررسی انسجام درون ی دیدگاههای ایشان بوده و حتّی الامکان از نقدهای بیرونی و مبنایی احتراز گردیده است. مقاله (پس از مقدمه) در چهار بخش کلّی سامان یافته است: بخش نخست به مرور مهمترین مبانی روششناختی این رویکرد اختصاص یافته و بخشهای دوم و سوم نیز، به بررسی چیستی دانش تربیت اسلامی و روشهای پژوهش در آن بر اساس این رویکرد، اختصاد دارد. در پایان نیز، برخی ملاحظات و تأملات دربارهی دیدگاههای ایشان طرح شدهاند.