روششناسی ازجمله مباحث مهم در فلسفه علم است که با نشان دادن فرایندی نظاممند به پژوهشگر، او را در اینکه «چگونه به پاسخ مسئله برسد» یاری میرساند و از کوشش بیهوده و انحراف از مسیر تحقیق برحذرش میدارد. نیز روششناسی به مطالعه و کنکاش دانشهای دیگر از حیث روششناختی میپردازد و در فهم نظاممند علوم دیگر و آسیبشناسی وضعیت فعلی و جهتدهی آیندهشان نقش قابلتوجهی دارد. این دانش دارای اجزاء و گامهای متعددی است که شناخت دقیق آنها به درک بهتر این حوزه کمک میکند. به باور ما روششناسی دانشی فرایندی و ساختارمند است که از دو ساحت «بنیادین پژوهش» و «راهبری پژوهش» تشکیل شده است. ساحت بنیادین پژوهش خود دارای دو مرحله مبانی فلسفی و چهارچوب نظری (پارادایم) است و ساحت راهبری پژوهش نیز دارای مراحل درهمتنیده راهبرد پژوهش (استراتژی پژوهش)، روش، رویکرد و رهیافت و فن (تکنیک) است. مقاله حاضر با بهرهگیری از نگاهی درجه دوم و فلسفی به فرایند روششناسی و استفاده از راهبرد ترکیبی و روشهای اسنادی، تحلیل منطقی، هرمنوتیکی و قیاسی، در پی پاسخ به این مسئله است که طراحی پژوهش و استراتژی پژوهش چیستند؟ و براساساین به بررسی مفاهیم طراحی پژوهش و استراتژی پژوهش پرداخته است. پژوهشگران حوزه روششناسی تعاریف مختلفی برای طراحی پژوهش و استراتژی پژوهش ارائه دادهاند؛ اما این پژوهش دیدگاههای رقیب را قبول ندارد و به تعریف تازه و ترسیم ابداعی از هندسه راهبری پژوهش (طراحی پژوهش) دست یافته است. همچنین، تعریف جدیدی از راهبرد پژوهش (استراتژی پژوهش) ارائه میدهد و نیز انواع راهبرد پژوهش را شامل راهبردهای توصیفی، تبیینی، تحلیلی، استدلالی، تفهّمی، انتقادی و ترکیبی میداند و تعاریف جدیدی برای آنها ارائه داده است. وقتی پژوهشگر با مسئله تحقیق مواجه میشود، برای مدیریت کردن پژوهش و عملیاتی نمودن آن، باید به طراحی یک نقشه دست بزند و فرایند انجام تحقیق را مشخص کند. طراحی پژوهش یا راهبری پژوهش، فرایند طرحریزی و ترسیم یک نقشه و الگوی نظاممند است که از اجزاء و گامهای مختلفی تشکیل شده است. این اجزاء شامل راهبرد، روش، رویکرد، رهیافت و فن (تکنیک) میشود که براساس مبانی فلسفی و پارادایم انتخابی پژوهشگر شکل میگیرند. هدف اصلی طراحی پژوهش، مشخص کردن مسیر حرکت پژوهشگر از طرح مسئله تا رسیدن به راه حل است. راهبرد پژوهش نخستین گام راهبری پژوهش است و انتخاب یک راهبرد پژوهشی مناسب، پایه و اساس هر راهبری پژوهشی است؛ زیرا راهبرد پژوهشی اثر زیادی بر همه تصمیمهای بعدیای دارد که باید طی برنامهریزی و طراحی پژوهش گرفته شوند. درواقع، راهبرد پژوهش منطق و روح حاکم بر تحقیق و جهتدهنده پژوهش است. راهبرد پژوهش، بهعنوان مهمترین بخش راهبری پژوهش، نحوه بررسی پدیده یا اندیشه توسط پژوهشگر را تعیین میکند. راهبرد تحقیق به پژوهشگر میگوید بههنگام مواجهه و روبهرو شدن با یک پدیده یا اندیشه، آن را چگونه میخواهد بررسی و واکاوی کند تا بهواسطه این بررسی بتواند مسئله تحقیق را حل کند. میتوان راهبردهای پژوهش را بر دو بخش بسیط و ترکیبی تقسیم نمود که راهبردهای پژوهش بسیط عبارتند از: راهبرد توصیفی، راهبرد تبیینی، راهبرد تحلیلی، راهبرد استدلالی، راهبرد تفهّمی و راهبرد انتقادی. همچنین، راهبردهای ترکیبی حاصل ترکیب دو یا چند راهبرد بسیط با یکدیگر هستند. انواع مختلفی از راهبردهای پژوهش وجود دارد که هرکدام کاربرد و ویژگیهای خاص خود را دارند:
راهبرد توصیفی: این راهبرد نحوه دستیابی به پاسخ را در برابر پرسش از ویژگیها، حدود، آثار، علائم یک پدیده و نسبت آن با پدیدههای دیگر مشخص میکند. درصورتیکه پدیده مورد پژوهش یک متن باشد، پژوهشگر بهدنبال معرفی مدلول مطابقی و التزامی بین متن است. راهبرد تبیینی: این راهبرد نحوه جستجو و کنکاش برای یافتن علت یک پدیده یا اندیشه در پرتو قوانین کلی است. راهبرد تبیینی بهدنبال پاسخ به چرایی پدیدهها یا اندیشههاست. راهبرد تحلیلی: در این راهبرد، پژوهشگر به شکافت و تجزیه پدیده یا اندیشه به اجزای اتمی میپردازد و ساختار، محتوا، مبانی و لوازم آن را تحلیل میکند. این فرایند باعث میشود حالتها، شقوق و احتمالات گوناگون مطرح شوند تا پژوهشگر پس از بررسی تکتک آنها به پاسخ مسئله نزدیک شود و در پایان پاسخ را به دست آورد. راهبرد استدلالی: این راهبرد به محقق کمک میکند تا با طرح پرسشهایی مانند «چرا پدیده یا اندیشه اینچنین است؟» یا «چرا این پدیده تحقق پیدا کرده است؟» بهدنبال اثبات و توجیه ادعای خود باشد. راهبرد تفهّمی: در این راهبرد، پژوهشگر با مجموعهای از عناصر معنادار روبهرو است و سعی میکند تا از پیوندهای معنادار میان آنها پرده بردارد و به تفسیر پدیده بپردازد. پژوهشگر با بهره از راهبرد تفسیری در پی انتقال مراد متن است و به مدلولی نزدیک میشود که متن از آن حکایت میکند. راهبرد انتقادی: زمانی که پژوهشگر با توصیف، تبیین، تفسیر، تحلیل یا استدلال موجود درخصوص یک پدیده یا اندیشه روبهرو میشود و آن را دارای نقص و نابسامانی میبیند، از این راهبرد استفاده میکند تا به آسیبشناسی، نقد و ابطال آن مدعا بپردازد. راهبرد ترکیبی: این راهبرد حاصل ترکیب دو یا چند راهبرد بسیط با یکدیگر است. زمانی که محقق برای بررسی و واکاوی لایهها یا وجوه مختلف پدیده مورد پژوهش به بیش از یک راهبرد نیاز داشته باشد، از راهبرد ترکیبی استفاده میکند.
یافتههای این تحقیق نشان میدهد که درک صحیح از مفاهیم طراحی پژوهش و استراتژیهای پژوهش، نقش مهمی در هدایت صحیح فرایند تحقیق و دستیابی به نتایج معتبر و قابلاتکا دارد. انتخاب راهبرد مناسب پژوهش با توجه به ماهیت مسئله تحقیق، اهداف پژوهش و زمینه مطالعاتی، میتواند تأثیر قابلتوجهی بر کیفیت و اعتبار نتایج پژوهش داشته باشد. همچنین، این مطالعه بر اهمیت انعطافپذیری در انتخاب و استفاده از راهبردهای پژوهش تأکید میکند. درنهایت، این پژوهش بر ضرورت توجه به مبانی فلسفی و پارادایمی در انتخاب و طراحی راهبردهای پژوهش تأکید میکند. این مطالعه میتواند بهعنوان راهنمایی برای پژوهشگران در حوزههای مختلف علمی عمل کند و به آنها در انتخاب و طراحی راهبردهای مناسب برای پژوهشهای خود یاری رساند. همچنین، این پژوهش میتواند زمینهساز مطالعات بیشتر در حوزه روششناسی پژوهش و بررسی کاربردهای عملی راهبردهای مختلف در زمینههای تخصصی گوناگون باشد.
دکارت، رنه (1360). رساله گفتار در روش راه بردن عقل، به ضمیمه سیر حکمت در اروپا. تهران: کتابفروشی زوّار.
دکارت، رنه (1376). فلسفه دکارت (شامل یک مقدمه تحلیلی و ترجمه سه رساله). ترجمه منوچهر صانعی درهبیدی. تهران: انتشارات بینالمللی الهدی.
دکارت، رنه (1384). اعتراضات و پاسخها. ترجمه علی موسائی افضلی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
Ackoff, R. (1953). The Design of Social Research. Chicago: I11.: University of Chicago press.
Blaikie, N. (2007). Approaches to Social Enquiry: Advancing Knowledge. 2nd Edition. Cambridge: Polity.
Blaikie, N. (2009). Designing Social Research: The Logic of Anticipation. Cambridge: polity.
Craswell, J. (2009). Research Design: Qualitative, Quantitative, and Mix Methods Approaches. 3rd ed. Thousand Oaks. CA: Sage.
Descartes, R. (1981). Discourse on the Method of Rightly Conducting the Reason. Accompanied by the History of Philosophy in Europe. Foroughi M. A. Tehran: Zavar Bookstore. [In Persian]
Descartes, R. (1997). Philosophy of Descartes (Including an Analytical Introduction and Translation of Three Treatises). M. Sanaei Darrebidi. Tehran: International Al-Hoda Publications. [In Persian]
Descartes, R. (2005). Meditations, objections, and replies. Ali Musai Afzali. Tehran: Elmi Farhangi Publishing. [In Persian]
Denzin, N. K., & Y. S. Lincoln (eds.). (2005). The Sage Handbook of Qualitative Research. 3rd ed, Thousand Oaks. CA: Sage.
Fay, B. (1987). Critical Social: Liberation and its Limits. Ithaca. New York: Cornell University Press.
Hughea, J. a. (1990). The Philosophy of Social Research. London: Longmen.
Kerlinger, F. N. and E. J. Pedhazur. (1973). Multiple Regression in Behavioral Research. New York: Holt, Rinehart & Winston.
Khosrow-panāh, A. (2015). Methodology of social sciences. (Ravesh'shenāsī-ye Ulūm-e Ejtemā‘ē) Tehran: Iranian Institute of Philosophy. [In Persian]
Khosrow-panāh, A. (2021). Theorizing in Hikmi Humanities. (Nazarī-ye Pardāzī dar Ulūmē Ensānī-ye Hekmī) Tehran: Allame University of Tabataba'i. [In Persian]
Labovitz, S. and R. Hagedorn. (1976). Introduction to Social Research. New York: McGraw Hill.
Lincoln, Y. S. and E. G. Guba. (1985). Naturalistic Inquiry. Beverly Hills, CA: Sage.
Little, D. (1990). Varieties of Social Explanation: An Introduction to The Philosophy of Social Science. Westview Press.
Von Wright, G. H. (1971). Explanation and Understanding. Ithaca. N.Y.: Cornell University press.
Weber, M. (1949). The Methodology of the Social Sciences. translated and edited By Shils and Finch.
Weber, M. (1981). Some Categories of Interpretive Sociology, Sociological Quarterly, 22 (2), 151-180
Yin, R. K. (1989). Case Study Research: Design and Method (Rev. edn). Newbury Park. CA: Sage.
خسروپناه, عبدالحسین, & مومنی شهرکی, حسام الدین. (1403). راهبری و راهبرد پژوهش در روششناسی علومانسانی. روش شناسی علوم انسانی, 30(120), 41-55. doi: 10.30471/mssh.2025.10607.2595
MLA
عبدالحسین خسروپناه; حسام الدین مومنی شهرکی. "راهبری و راهبرد پژوهش در روششناسی علومانسانی". روش شناسی علوم انسانی, 30, 120, 1403, 41-55. doi: 10.30471/mssh.2025.10607.2595
HARVARD
خسروپناه, عبدالحسین, مومنی شهرکی, حسام الدین. (1403). 'راهبری و راهبرد پژوهش در روششناسی علومانسانی', روش شناسی علوم انسانی, 30(120), pp. 41-55. doi: 10.30471/mssh.2025.10607.2595
VANCOUVER
خسروپناه, عبدالحسین, مومنی شهرکی, حسام الدین. راهبری و راهبرد پژوهش در روششناسی علومانسانی. روش شناسی علوم انسانی, 1403; 30(120): 41-55. doi: 10.30471/mssh.2025.10607.2595