تحلیل فلسفی چیستی، جایگاه و نقش مدلها در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی با اقتباس از مبانی حکمای اسلامی
10.30471/mssh.2025.10442.2573
چکیده
مقدمه و اهداف: یکی از مسائل بنیادین فلسفه علم و علم اقتصاد، تحلیل جایگاه مدلها در نظریهپردازی اقتصادی است. در علم اقتصاد، مدلها ابزارهای مفهومی و ریاضی هستند که برای سادهسازی، تبیین و پیشبینی پدیدههای اقتصادی به کار میروند. با وجود اهمیت مدلها، نگاههای متفاوتی نسبت به آنها وجود دارد. برخی مدلسازی را استمرار ریاضیسازی علم اقتصاد دانسته و نسبت به آن نگاه انتقادی دارند؛ درحالیکه برخی دیگر بدون بررسی مبانی نظری، از مدلسازی در تحلیلهای اقتصادی استفاده میکنند. ازاینرو، تحلیل فلسفی مدلسازی در علم اقتصاد اسلامی ضرورتی اساسی دارد. مبانی حکمای اسلامی، بهدلیل استحکام نظری و سازگاری با اقتصاد اسلامی میتواند نقش کلیدی در تبیین جایگاه مدلها ایفا کند. مقاله حاضر تلاش دارد تا با بررسی چیستی، جایگاه و نقش مدلها در اقتصاد اسلامی، چهارچوبی نظری برای این حوزه ارائه دهد. در این راستا، ابتدا مدلها در فلسفه علم و علم اقتصاد بررسی میشوند و سپس جایگاه آنها در اقتصاد اسلامی براساس مبانی حکمای اسلامی تحلیل میشود. نوآوری پژوهش حاضر در بررسی جایگاه نظری مدلها در اقتصاد اسلامی براساس مبانی حکمای اسلامی و ارائه مراحل مدلسازی براساساین است.
روش: روش این پژوهش از حیث گردآوری دادهها، کتابخانهای و از حیث تحلیل، ترکیبی از روش تاریخی و روش عقلی است. در بررسی جایگاه مدلها در اقتصاد متعارف، روش تاریخی به کار رفته است؛ بهاینمعناکه وضعیت موجود مدلسازی در علم اقتصاد و نظریات مختلف درباره چیستی و کارکرد مدلها بررسی شدند. در مقابل، برای تحلیل جایگاه مدلها در اقتصاد اسلامی، از روش عقلی استفاده شده است. این روش با استناد به مبانی حکمای اسلامی تلاش دارد تا تبیینی سازگار با اقتصاد اسلامی برای مدلسازی ارائه دهد. در این راستا، مفاهیمی مانند اعتباریات و صورت علمی از فلسفه اسلامی استخراج و در زمینه مدلسازی اقتصادی استفاده شده است. همچنین، برای بررسی کارکرد مدلها در اقتصاد اسلامی، انواع مدلها شامل مدلهای تبیینی، تجویزی و سیاستی شناسایی شده و مراحل منطقی استفاده از مدلها در اقتصاد اسلامی براساس این چهارچوب تدوین شده است. درنهایت، مراحل ارائهشده بر مدل عدالت برکت تطبیق داده شدهاند تا امکان کاربردپذیری عملی این چهارچوب سنجش شود.
نتایج: یافتههای پژوهش نشان میدهد که مدلها در اقتصاد اسلامی را میتوان براساس مفاهیم حکمای اسلامی همچون اعتباریات و صورت علمی تبیین کرد. برخلاف دیدگاههای رایج که مدلها را صرفاً ابزاری انتزاعی برای سادهسازی میدانند، در چهارچوب نظری حکمای اسلامی، مدلها بهلحاظ معرفتشناسی صورت ذهنی منفرد و یا مجموعهای از صورتهای ذهنی هستند که به غرض واقعنمایی و یا ایجاد امری در خارج ایجاد میشوند و بهلحاظ هستیشناختی نوعی «وجود ذهنی ادعایی» هستند که دانشمندان برای فهم بهتر نظریات، مفاهیم، و روابط میان آنها طراحی میکنند. بنابراین مدلها هم در جنبه معرفتشناختی و هم در جنبه هستیشناختی دارای دو جهت حقیقت و اعتبار هستند و ترکیبی از این دو را بههمراه دارند. غلبه یک جهت نوع مدل را تعیین میکند. براساساین، مدلها ابزارهای نظری تنزیلی و ادّعایی هستند که در افق ذهنی به کمک نظریهپرداز اقتصاد اسلامی میآیند. در این راستا، مدلهای اقتصادی اسلامی در سه دسته تبیینی، تجویزی و سیاستی تقسیم میشوند. مدلهای تبیینی بهدنبال ارائه تصویری از واقعیتهای اقتصادی موجود هستند و عمدتاً بر شناخت وضعیت جاری تمرکز دارند. مدلهای تجویزی، اهداف و روابط مطلوب را براساس مبانی اسلامی تبیین میکنند و درحقیقت، الگوهایی برای جامعهای مطلوب ارائه میدهند. مدلهای سیاستی نیز راهکارهایی برای دستیابی به اهداف تجویزی ارائه میدهند و در ارزیابی آنها، میزان موفقیت سیاستها در تأمین اهداف تعیینکننده است. اما نکته مهم استفاده از نوعی اعتبار و تنزیل در تمام این مراحل است. یکی از مهمترین نتایج این پژوهش، بازتعریف جایگاه مدلها در اقتصاد اسلامی براساس نظریه حکمای اسلامی و ارائه مراحل منطقی برای مدلسازی در این حوزه است. همچنین، این پژوهش نشان میدهد استفاده از مدلهای علمی در اقتصاد اسلامی با رعایت اصول و محدودیتهای مشخص مانند حفظ مرز جنبههای حقیقی و اعتباری، و مخدوش نشدن غرض مدل امکانپذیر است و میتوان از مدلها بهعنوان ابزارهایی برای فهم، تبیین، تجویز و یا سیاستگذاری بهتر در مسائل اقتصادی بهره برد.
بحث و نتیجهگیری: بررسی جایگاه مدلها در علم اقتصاد نشان میدهد که مدلها نقش اساسی در تبیین، تحلیل و پیشبینی مسائل اقتصادی دارند. در اقتصاد متعارف، مدلها در سه دسته اصلی تقسیمبندی میشوند: 1. مدلهای نظری - مفهومی و ریاضی که بهمنظور ارائه ابتدایی یا نهایی یک نظریه استفاده میشوند؛ 2. مدلهای اقتصادسنجی که برای آزمون تجربی نظریات به کار میروند و 3. مدلهای سیاستی که ترکیبی از دو نوع قبلی هستند و برای تحلیل آثار سیاستها استفاده میشوند. در مقابل، در اقتصاد اسلامی، مدلها با استفاده از مفاهیم فلسفی مانند صورت علمی و مفاهیم اعتباری بازتعریف شدهاند. پژوهش حاضر نشان میدهد که مدلها در اقتصاد اسلامی، ابزارهایی برای تبیین، تجویز و سیاستگذاری اقتصادی هستند و میتوان آنها را بهگونهای طراحی کرد که با مبانی اسلامی سازگار باشند. از نتایج کلیدی این پژوهش، تبیین مفهوم نمایندگی حقیقی و نمایندگی اعتباری در مدلهاست که براساس آن، مدلها در اقتصاد اسلامی بهعنوان ابزارهای نظری ادعایی و تنزیلی برای سادهسازی فهم و تصویرسازی واقعیتهای اقتصادی عمل میکنند. افزونبراین، مراحل منطقی مدلسازی در اقتصاد اسلامی، از شناخت مفاهیم پایه تا ارائه بسته سیاستی کامل، مشخص شده است. این چهارچوب میتواند به پژوهشگران و سیاستگذاران اقتصادی کمک کند تا با تکیه بر مبانی اسلامی، مدلهایی عملی و کارآمد برای حل مسائل اقتصادی طراحی کنند. در پایان، این مراحل بر مدل عدالت برکت تطبیق داده شدهاند تا امکانپذیری و کاربرد عملی آنها در اقتصاد اسلامی نشان داده شود.
Boumans, M. (2005). How economists model the world into numbers. Routledge.
Boumans, M. (2005). Models in economics. In J. B. Davis, A. Marciano, & J. Runde (Eds.), The Elgar companion to economics and philosophy (pp. 260-282). Edward Elgar.
Dehkhodā, A. A. (2020). Loghatnāmeh-ye Dehkhodā [Dehkhoda Dictionary] (Digital ed.). University of Tehran. (Original work published 1998)
Dow, S. C. (2009). An inquiry into economic methodology (M. Motavasseli & A. Rostamian, Trans.). Jahad Daneshgahi. (Original work published 2002)
Frigg, R., & Hartmann, S. (2006). Scientific models. In S. Sarkar & J. Pfeifer (Eds.), The philosophy of science: An encyclopedia (pp. 740-749). Routledge.
Ghanīnejād, M. (1997). Moqaddameh-ī bar maʿrefat-shenāsī-ye ʿelm-e eqtesād [An introduction to the epistemology of economics]. Institute for Advanced Studies in Planning and Development.
Lawson, T. (2003). Reorienting economics. Routledge.
Mankiw, N. G. (2013). Macroeconomics (8th ed.). Worth Publishers.
McCloskey, D. N. (2008). The rhetoric of economics. In D. M. Hausman (Ed.), The philosophy of economics: An anthology (3rd ed., pp. 320-336). Cambridge University Press.
McGraw-Hill. (2005). Model theory. In McGraw-Hill concise encyclopedia of science and technology (5th ed., pp. 1234-1235). McGraw-Hill.
Mollā Ṣadrā [Ṣadr al-Dīn Shīrāzī]. (1981). Al-Ḥikmat al-mutaʿāliya fī al-asfār al-ʿaqliyya al-arbaʿa [The transcendent philosophy of the four intellectual journeys] (Vols. 1-9). Dār Iḥyāʾ al-Turāth al-ʿArabī. (Original work published 17th century)
Morgan, M. S., & Knuuttila, T. (2012). Models and modelling in economics. In U. Mäki (Ed.), Philosophy of economics (pp. 49-87). Elsevier.
Psillos, S. (2007). Philosophy of science A-Z. Edinburgh University Press.
Pūrfaraj, A. (2008). Tarahī-ye model-e ʿelmī bar asās-e mabānī va parādāym-hā-ye eqtesād-e eslāmī [Designing scientific models based on foundations and paradigms of Islamic economics]. Journal of Islamic Economics, 8(32), 123-152.
Reiss, J. (2013). Philosophy of economics: A contemporary introduction. Routledge.
Rosenberg, A. (2005). Philosophy of science: A contemporary introduction (2nd ed.). Routledge.
Samuelson, P. A. (1983). Foundations of economic analysis. Harvard University Press. (Original work published 1947)
Snowdon, B., & Vane, H. R. (2013). Modern macroeconomics: Its origins, development and current state (M. K. Iraqi & A. Suri, Trans.). SAMT. (Original work published 2005)
Stiglitz, J. E. (2000). Economics of the public sector (3rd ed.). W.W. Norton.
Sugden, R. (2008). Credible worlds: The status of theoretical models in economics. In D. M. Hausman (Ed.), The philosophy of economics: An anthology (3rd ed., pp. 337-360). Cambridge University Press.
Ṭabāṭabāʾī, S. M. H. (2006). Osūl-e falsafeh va ravesh-e reʾālism [The principles of philosophy and the method of realism] (Vols. 1-5). Sadrā Publications. (Original work published 1953)
Ṭabāṭabāʾī, S. M. H. (2023). Nihāyat al-ḥikma [The ultimate wisdom]. Jāmeʿeh-ye Modarresīn-e Ḥawzeh-ye ʿElmīyyeh. (Original work published 1975)
Tavakolī, M. J. (2019). Mabānī-ye falsafī va ravesh-shenāsī-ye eqtesād [Philosophical foundations and methodology of economics]. Research Institute of Ḥawzah and University, Qom.
Waterman, A. M. C. (2003). Mathematical modeling as an exegetical tool: Rational reconstruction. In W. J. Samuels, J. E. Biddle, & J. B. Davis (Eds.), A companion to the history of economic thought (pp. 178-192). Blackwell.
فراهانی فرد, محمدعلی. (786). تحلیل فلسفی چیستی، جایگاه و نقش مدلها در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی با اقتباس از مبانی حکمای اسلامی. روش شناسی علوم انسانی, 31(122), 55-79. doi: 10.30471/mssh.2025.10442.2573
MLA
محمدعلی فراهانی فرد. "تحلیل فلسفی چیستی، جایگاه و نقش مدلها در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی با اقتباس از مبانی حکمای اسلامی". روش شناسی علوم انسانی, 31, 122, 786, 55-79. doi: 10.30471/mssh.2025.10442.2573
HARVARD
فراهانی فرد, محمدعلی. (786). 'تحلیل فلسفی چیستی، جایگاه و نقش مدلها در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی با اقتباس از مبانی حکمای اسلامی', روش شناسی علوم انسانی, 31(122), pp. 55-79. doi: 10.30471/mssh.2025.10442.2573
VANCOUVER
فراهانی فرد, محمدعلی. تحلیل فلسفی چیستی، جایگاه و نقش مدلها در اقتصاد متعارف و اقتصاد اسلامی با اقتباس از مبانی حکمای اسلامی. روش شناسی علوم انسانی, 786; 31(122): 55-79. doi: 10.30471/mssh.2025.10442.2573