چکیده
یکی از مشخصات هر پارادایم علمی، موضع آن در قبال چیستی پدیدههای اجتماعی و به تعبیر دقیقتر، ماهیتشناسی و هستیشناسی امور اجتماعی به مثابة یکی از پیشفرضهای بنیادین علوم انسانی است. در این نوشتار، ضمن بازخوانی پاسخ سه پارادایم عمده در علوم انسانی به این پرسش، به پاسخ «پارادایم اجتهادی دانش دینی» (پادّ) پرداخته، آن را تحلیل و تبیین و ویژگیهای آن در پرتو پارادایمهای رقیب بیان میکنیم.
از دیدگاه این نوشتار، در پارادایم اجتهادی، پدیدههای اجتماعی بر خلاف دیدگاه پوزیتیویستی (که آنها را عینی و مستقل میشمارد.) و بر خلاف پارادایم انتقادی (که آنها را بر پایة زیرساختهای غیر عینی و غیر ثابت تحلیل میکند.) و بر خلاف پارادایم تفسیری (که آنها را ذهنی و غیر مستقل میخواند)، اموری عینی و حقیقی اما غیر مستقلاند. پارادایم اجتهادی ضمن توجه به برخی عوامل انسانی و اجتماعی تاریخی بر آن است که تا حد امکان، عوامل انگیزشی انسانی، اجتماعی و تاریخی را در پژوهش علمی کنار گذارد تا به واقعیت عینی مستقل از آدمیان دست یابد.
به نظر میرسد نوشتارهایی از این دست، زمینة عرضة پارادایم جدیدی از دانش را فراهم میسازد و وجوه امتیاز آن را مینمایاند و در نهایت، به تبیین بهتر و مقبولتری از امور انسانی و اجتماعی میانجامد.