چکیده
به نظر میرسد اگر موجبیتگرایی درست باشد، یعنی اگر هر رخدادی معلول رخدادهای پیشین خود باشد، آنچه یک عامل انسانی انجام میدهد، معلول رخدادهایی است که بسیاری از آنها، پیش از تولد عامل رخ دادهاند؛ به این ترتیب هیچ عاملی در آنچه انجام میدهد، مسئولیت اخلاقی ندارد. از سوی دیگر، اگر ناموجبیتگرایی درست باشد، یعنی برخی از رخدادها تصادفاً رخ دهند، باز هم مسئولیتی متوجه هیچ عاملی نیست. رودریک چیزهلم با معرفی مفهوم علیت عاملی سعی دارد راه استدلال دوشاخهای بالا را سد کند. مطابق نظریة او، هر رخداد ارادی محصول زنجیرهای از رخدادهاست که در نهایت، عامل آن رخداد ایجاد کرده است و خود این عامل معلول چیز دیگری نیست. در این مقاله، پس از بیان نظریة چیزهلم و پاسخ او به برخی منتقدان، ایرادهایی به نظریة او وارد میشود که کفایت این نظریه را به شدت به چالش میکشند.