چکیده
رئالیسم علمی هدف تحقیق علمی را کشف حقیقت میداند؛ در مقابل، ابزارگرایینظریهها را صرفاً ابزارهایی مفید میداند که برای نظم بخشیدن به دادهها و پیشبینی ساخته شدهاند. مهمترین چالش این دو، نزاع بر سر هویتهای مشاهدهناپذیری است که نظریهها جعل کردهاند. به نظر رئالیستهای علمی، این هویتها واقعاً وجود دارند و همان گونه عمل میکنند که نظریههای جعلکنندهی آنها میگویند؛ اما از نظر ابزارگرایان، اظهار نظرهای دانشمندان در مورد هویتهای مشاهدهناپذیر را نمیتوان صادق یا کاذب دانست.
در علم اقتصاد نیز مباحث ابزارگرایی و رئالیسم جریان دارند؛ اما بر خلاف فلسفهی علم، رویکردها مقابل یکدیگر نبوده، به دورههای زمانی متفاوتی تعلق دارند؛ همچنین ابزارگرایی و رئالیسم اقتصاد متفاوت از ابزارگرایی و رئالیسم علمی در فلسفهی علم هستند.
رئالیسم علمی، بر خلاف ابزارگرایی، تا دهههای اخیر، جایی در روششناسی علم اقتصاد نداشت. از حدود دو دههی پیش، دو برنامهی رئالیستی متفاوت با نوشتههای دو پرچمدار اصلی آن، اوسکالی ماکی و تونی لاسْن، وارد ادبیات روششناسی اقتصاد شدند. در این مقاله چالشهای موجود در این زمینه بررسی میشود.