چکیده
مدیریت مؤثر نهاد علم و سیاستگذاری عالمانه برای دستیابی به جامعهی علمی خلاق و مولد نیازمند شناختی تفصیلی از عوامل مؤثر بر فرایند تولید علم است. مجموعهای از عوامل زیستی، روانشناختی، اجتماعی و اقتصادی بر دانشمند در جایگاه بازیگر اصلی میدان علم تأثیر میگذارد و رفتار علمی او را مشروط میسازد. مقالهی حاضر عوامل زیستشناختی مؤثر بر فعالیت علمی و نحوهی تأثیرگذاری آنها را آن طور که در ادبیات روانشناسیِ زیستشناختیِ علم بازتاب یافته، بازخوانی میکند. نسبت ساختارهای ژنی و عصبشناختی با هوش انسانی و فعالیتهای سطح بالای علمی در محققان، رابطهی ساختمان مغز و مناطق گوناگون آن با فعالیتهای گوناگون علمی و تأثیر جنسیت بر استعداد و علاقهی علمی و کم و کیف تولیدات علمی سرفصلهای عمدهی مورد بحث در مقاله است. مقاله علاوه بر این، به تأمل در باب اتخاذ رویکردی زیستی ـ روانشناختی در سیاستگذاری علمی و به بحث پیرامون نتایج رویکرد پیشنهادی برای تخصیص مؤثرتر منابع پژوهشی میپردازد.