شیوه بهره‌گیری از چهارچوب اصلاح شده روایتگری برای استفاده از تجارب بدیع در یادگیری سازمانی

نویسندگان

1 هیئت علمی دانشگاه پیام نور

2 عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور

3 دکتری مدیریت، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

4 دانشجوی دکتری مدیریت رفتار سازمانی، دانشگاه پیام نور

چکیده

آن دسته از تجارب سازمانی که در هیچ­کدام از دسته­بندی­های دانش موجود جای نمی­گیرند، چالشی برای یادگیری سازمانی، که عمدتاً بر رویکرد علمی و تجربی تکیه می­کند، فراهم آورده است. برای شناخت و یادگیری از این تجربیات بدیع، نیازمند به­کارگیری روشی کارآمد هستیم. هدف این پژوهش ارائه و بررسی شیوه نوین هفت مرحله­ای است که در آن فرایندهای روایتگریسازمانی، این نوع یادگیری را امکان­پذیر می­سازد. با به­کارگیری این روش، بازیگران سازمانی فهمی مناسب از تجارب بدیع به­دست می­آورند، درباره معانی مشترک آن به توافق می­رسند و از آن برای اقداماتی هماهنگ بهره می­گیرند. همچنین، از طریق روایت، بازیگر خاطرات تجربیات بدیع خود و چگونگی دستیابی به آنها را استخراج می­کند و این کار باعث ایجاد گزینه­های جدید برای برخورد با تجارب بدیع در حال ظهور می­شود. این مقاله، چهارچوب داستان‌سرایی ریزمن را، که برای تجربیات شخصی مطرح شده است، بررسی و سپس آن ­را به­صورت مدلی برای استفاده در سازمان اصلاح می­کند. در مرحله دوم، فرضیه «مناسب بودن این چهارچوب برای سازمان‌های ایرانی» را به نظرخواهی گذاشتیم که نتایج تحقیق فرضیه پژوهش را تأیید کرد.

کلیدواژه‌ها