آسیب‌شناسی فلسفی دانش جغرافیا (درنگی در پژوهش‌های شهری)

نویسنده

دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

wاین نوشتار تلاش می‌کند، دانش جغرافیا را آسیب­شناسی کند، تحلیلِ محتوای صد مقالۀ اخیر مجلات جغرافیایی نشان می­دهد که هستی­شناسی، شناخت­شناسی و روش­شناسی جغرافیا به ترتیب دچار سه آسیب شده است: 1. فضای جغرافیایی به فضای عینی فروکاسته شده است و فضای ذهنی و فضای زندگی نادیده گرفته شده­اند؛ 2. جغرافیا تنها بر فلسفه­ تحلیلی تکیه زده، در شناخت فضا تنها به حس­ ـ تجربه و خِرَد ـ استدلال بسنده کرده است، از فلسفۀ هرمنوتیک و از زبان که نقش کارایی در شناخت «فضای زندگی» دارد، تهی­دست مانده است؛ 3. جغرافیا تنها بر روش تجربی­ـ تحلیلی پافشاری کرده و از روش هرمنوتیکی که در آن انسان­ها به‌سانِ سوژه درنظرگرفته ­می­شوند نه ابژه بی­بهره مانده است. فضای جغرافیایی را تنها، فضای عینی دانستن، عدم احساس نیاز به «زبان» را به دنبال می­آورد که پیامدش، بی­بهره ماندن جغرافیا از روش‌شناسی هرمنوتیکی است­.

کلیدواژه‌ها