مقاله به بررسی این سؤال میپردازد که جامعهشناسی تاریخی چگونه توانسته است تقابل تاریخ (تفرید) و جامعهشناسی (تعمیم) را حل کرده، آنها را در یک قالب واحد جمع کند؟ برای پاسخ به این پرسش، مقاله با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا بر جدال تعمیم و تفرید تمرکز پیدا کرد و سپس با بررسی ویژگیها و اختصاصات هر یک از دو رشتۀ جامعهشناسی و تاریخ، تمایزات آنها را برجسته ساخت. در بخش بعد، بهطور مشخص جامعهشناسی تاریخی، ویژگیها و انواعش معرفی شد. در پایان نیز با نگاه به چگونگی حضور ویژگیهای جامعهشناسی و تاریخ در هر یک از انواع جامعهشناسی تاریخی، چگونگی ترکیب تاریخ و جامعهشناسی در انواع جامعهشناسی تاریخی نشان داده شد. مشخص شد که هر یک از انواع جامعهشناسی تاریخی، به لحاظ هستیشناختی، معرفتشناختی و یا اهداف، به یکی از رشتههای تاریخ یا جامعه شناسی نزدیک است.