فردگرایی و کل‌گرایی در فلسفه علوم اجتماعی

شناسنامه علمی شماره

نویسنده

٭ فارغ‌التحصیل فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف

چکیده

نزاع فردگرایی و کل‌گرایی یکی از مباحث محوری فلسفه علوم اجتماعی است. در این مقاله مسایل جاری مطرح میان روشنفکران ایرانی مورد بررسی قرار می‌گیرد و پس از تعریف فردگرایی و کل‌گرایی و ذکر اهمیت بحث، سه نوع برهان هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، و معنایی در دفاع از فردگرایی تشریح می‌گردد. در ذیل برهان زبانی، اشاره‌ای مجمل به نحوه استفاده کل‌گرایانه یا فردگرایانه واژه‌ها در ادبیات کلاسیک ایران شده است. فردگرایی امروزه به شکل خام قرن نوزدهمی آن در میان فیلسوفان و عالمان وجود ندارد؛ از این رو در قسمت بعدی به تبصره‌هایی که فردگرایان متأخر بر اصول فردگرایی زده‌اند، پرداخته‌ایم. این تبصره‌ها یا اصلاحات به ترتیب تحت عنوان 1ـ رتبه‌بنـدی سطـوح تبیین، 2ـ مسأله افراد بی‌نـام، 3ـ مسأله خواص نـوظهور و 4ـ موارد استثنا، ذکر شده‌اند. در انتها، مقاله را با اشاره‌ای به قاعده ابتناء به عنوان راه حلی احتمالی برای نزاع میان فردگرایان و کل‌گرایان بر سر روش به پایان برده‌ایم. در جای جای این مقاله به نظریات جان واتکینز، یکی از معروف‌ترین فیلسوفان مدافع فردگرایی معاصر، اشاره شده و در برخی موارد این نظریه‌ها از موضع کل‌گرایان مورد نقد واقع شده‌اند.
 

کلیدواژه‌ها