دانشِ فارغ از ارزش، از آرمانهای دوران مدرن بود که در چند دهۀ اخیر امکان تحقق آن نفی شده است و اکنون بیشتر فیلسوفان علم، دانش را بهعنوان هویتی ارزشمدار تعریف میکنند. پرسش مطرح در این خصوص آن است که آیا تأثیر ارزشها بر دانش، عینیت آن را به چالش میکشد و دلیلی بر نسبیت است؟ در این مقاله با توجه به تعدد شاخههای دانش و تنوع ارزشها استدلال خواهد شد که ارزشها در دانشهای مختلف نقش یکسانی ندارند. ضمن آنکه حضور ارزشها در مسیر تولید دانش در صورتی مستلزم نسبیگرایی است که همۀ ارزشها نسبی باشند و حضور آنها محتوای دانش را تغییر دهد؛ اما نه نسبیت همۀ ارزشها قابل دفاع است و نه نسبیت ارزشها لزوماً بهمعنای نسبیت محتوای دانش است