2
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم
چکیده
منطق ارسطویی حس را، به عنوان نقطۀ شروع هر علم، تنها در همان زمان مشاهده یقینآور میداند. علم حسی در دیگر زمانها و درباره موارد مشابه سکوت اختیار میکند. جزم و یقین نیز در محدودۀ قیاس و روش قیاسی منحصر میشود و دیگر روشها برای کسب اعتبار در نهایت باید به روش قیاسی بازگردانده شوند. علم حسی نیز برای توسعۀ دامنۀ یقین خود، در مسیر کسب اعتبار، روی به سوی قیاس دارد و در این مسیر باید از پل استقرا، قاعدهالاتفاقی و ... عبور کند تا به جایگاه رفیع تجربه دست یابد و از دولت سر قانون علّیت و فروع آن، به عنوان روشی کارآمد و معتبر در علوم طبیعی به کار گرفته شود. از دیدگاه فلسفۀ اسلامی، تنها در این صورت است که علوم طبیعی میتوانند به عنوان علومی متقن و قابل تکیه بر خود ببالند و تاج علوم حقیقی را بر سر نهند. این مقاله تلاش میکند تا مسیر رسیدن حس به غایت روششناسی ارسطویی، یعنی یقین، را ترسیم کند.