برنامۀ محوری پژوهش در رویکرد نظامهای نوآوری مطالعۀ تفصیلی و میانرشتهای بر روی نهادهایی است که تعاملات آنها با یکدیگر، عملکرد نوآورانه در سطح بخشی، منطقهای یا ملی را معین میکند. رویکرد مفهومی نظامهای نوآوری در سالهای میانی دهۀ 1980 میلادی از درون حوزۀ مطالعات نوآوری و سیاستگذاری علم و فناوری سر بر آورد و با سرعتی حیرتانگیز در یک مقیاس جهانی در محافل سیاستگذاری و حلقههای دانشگاهی جای خود را گشود و موقعیت خود را تثبیت نمود. در این رویکرد کمتر به علوم و فناوریهای نرم پرداخته شده است و به بیان دیگر، مفهوم نوآوری در این رویکرد به طور تلویحی به ابداعات تجاری شده در قلمرو علوم طبیعی و مهندسی اشاره دارد و علوم انسانی و نوآوری در این علوم را بیرون تصویر میگذارد. در مقاله حاضر تلاش میشود تا ظرفیتهای رویکرد نظامهای نوآوری را برای تحلیل موضوع نوآوری در علوم انسانی جستجو کنیم و ببینیم که این رویکرد چه کمکی در دستیابی به درکی بهتر از چالشهای نوآوری در قلمرو علوم انسانی میتواند به ما بکند