کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامى و مدرس دانشگاه آزاد اسلامى (واحد دامغان).
چکیده
هرمنوتیک را مى توان با عنوان فشرده «دانش تفسیر متون» معرفى نمود. علم هرمنوتیک براى رشته هایى که با متون دینى سروکار دارند، اهمیت بسزایى دارد. در این مقاله ابتدا با تعریفى اجمالى از هرمنوتیک، به تأثیر آن بر فهم متون دینى اشاره شده، با تبیین نظریه مؤلّف مدارى، مفسّرمدارى و متن مدارى، هدف از تفسیر متون دینى، درک قصد و مراد جدى صاحب سخن دانسته شد; یعنى تفسیر متن دینى، مؤلّف مدار است. از طرفى، تفسیر متن دینى، متن محور نیز هست; یعنى از مجراى متن به دنبال درک مراد مؤلّف مى گردد; بدین معنا که مراجعه به متن و ساختار زبانى، پلى است براى رسیدن به قصد و نیت مؤلّف. تفسیر متن دینى نه آن چنان «متن محور» است که مؤلّف را نادیده بگیرد و نه آن چنان مؤلّف محور است که به جاى آغاز از متن، با روان شناسى گروى، مستقیماً به دنبال جغرافیاى فکرى و فرهنگى و اجتماعى مؤلّف باشد. این مقاله نظریه مفسّرمدارى که ذهنیت و پیش داورى هاى مفسّر (تفسیر به رأى) را در فهم متون دخالت مى دهد، صحیح ندانسته و براى متن، معنایى نهایى قایل است و اختلافات علما در دین به نحو موجبه جزئیه را مى پذیرد، نه به نحو موجبه کلیه.