صاحب نظران براى تکامل شناخت و مدیریت منابع انسانى سازمان، سه رخداد برجسته را در سیر تاریخ تحول دانش مدیریت ضرورى دانسته اند: نهضت روابط انسانى; جنبش مدیریت کیفیت جامع و رهیافت اقتضایى به مدیریت. این سه رخداد برجسته حاکى از آن است که هر چه شناخت نسبت به انسان بیشتر شود، سبک مدیریت نیز تغییر مى کند. بررسى سیر تحول دانش مدیریت در جهان نیز نشان مى دهد که پیشرفت در ابعاد گوناگون آن، نزدیک شدن به ارزش هاى معنوى را به همراه داشته است. با عنایت به این واقعیت، تحلیل و تبیین حوزه هاى تأثیر آموزه هاى دینى بر وظایف مدیریت، براى تدوین نظام مدیریت اسلامى راه گشا خواهد بود. در این مقاله نظریه هاى علم مدیریت در زمینه هاى نگرش مدیر نسبت به انسان، سبک مدیریت، اعتدال مدیریت، انگیزش، خلاقیت و نوآورى، تصمیم گیرى و حل مسأله، رویارویى با عدم اطمینان، ارتباطات، شنود مؤثر و اصالت عمل، با آموزه هاى دین مبین اسلام مقایسه شده است.