تز سنجش ناپذیرى علمى از زمان ارائه ى آن توسط کوهن و فایرابند، تزى ضدواقع گرایانه انگاشته شده است. در این مقاله استدلال مى گردد که این تز از زمان ارائه ى آن تا به حال دست خوش تحولاتى بوده است و تنسیق آخرى که کوهن از آن ارائه مى نماید منافاتى با واقع گرایى علمى ندارد. این که چگونه مرجع یک واژه ى علمى مشخص مى گردد محل مناقشه ى فلاسفه بوده است. در این مقاله از نظریه اى براى ارجاع دفاع مى گردد که متضمن تلائم تز سنجش ناپذیرى و واقع گرایى علمى باشد.