رهیافت رابطه‌گرایی در پژوهش اجتماعی: فهم اجتماعی مناسبات همیشه‌پویایی

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

هیئت علمی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی (پمفات)، تهران، ایران.

چکیده

مقدمه: همواره در روششناسی علوم اجتماعی معاصر کوشش میشود نوآوریهای مفهومی و روشی ایجاد شوند که از پس تبیین مناسبات جمعی روبه‌پیچیدگی و همیشهدگرگون‌شونده برآیند. ظهور روندهای تازه، پدیدههای نوظهور و پیچیدهتر شدن مناسبات فعلی ضرورت نوآوری های مفهومی و روش شناختی را یادآور می شوند. بهعبارتی، مداخلههای روششناسی میان و فرارشتهای در علوم اجتماعی بیشازپیش ضروری شدهاند؛ از جمله، به‌علت جهانی‌شدن فزایندۀ مناسبات محلی که گیدنز به‌مثابۀ ازجاکندگی مناسبات زمان-مکان می‌فهمد (گیدنز 1401)، ظهور پدیده‌های دورگه که از مناسبات پیچیده میان عناصر انسانی-ناانسانی ظهور کرده‌اند و به تکثیر و پیوندهای تازه ادامه می‌دهند (لاتور، 1993)، و ماهیت به‌شدت پویا، دگرگون‌شونده، گسسته و پیشامدی پدیده‌های نوظهور در مدرنیته متاخر (باومن، 2000) که از دسترس مقوله‌پردازی‌های جاافتاده در علوم اجتماعی مرتبط با مدرنیته کلاسیک به دور می‌مانند. بویژه این مورد آخری اتخاذ رهیافت‌های روش‌شناختی راضروری می‌سازند که به‌جای ایستایی‌های اجتماعی بیشتر بر پویایی‌های اجتماعی تاکید کنند و به دریافت و درک ماهیت شتابان، پیچیده، و پیوسته دگرگون‌شونده پدیده‌ها و رخدادهای زندگی اجتماعی بر حسب مناسبات درونی شان بیانجامند یکی از راه هایی که می شود در علوم اجتماعی برای درک و دریافت و تحلیل مناسبات نوظهور پیشنهاد داد توجه به خود این مناسبات و پویایی‌های مرتبطشان و در نظر گرفتن رابطه‌ها به‌مثابۀ واحد تحلیل است. با این کار، نه تنها پویایی‌های دگرگونی‌های اجتماعی در کانون تحلیل قرار می‌گیرند بلکه نحوه شکل‌گیری و برقراری مناسبات به علاقه پژوهشی برای آسیب‌شناسی اجتماعی تبدیل می‌شوند. در این راستا، مقاله پیش رو، با توجه به شرایطی که در بالا ترسیم شد، رهیافت رابطه‌ای را راهی برای پاسخ‌دادن به نیازهای روشی و پژوهشی معرفی می‌کند. بر این اساس، پرسش‌های مقالۀ پیش رو عبارتند از اینکه: «رهیافت رابطه‌ای در علوم اجتماعی چیست؟»، و «بنیان‌های هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی این رهیافت کدامند؟»، و «چگونه نوعی رهیافت رابطه‌ای در پژوهش اجتماعی به فهم پدیده‌های نوظهور سدۀ بیست‌ویکمی‌مان کمک می‌کند؟»، در ذیل این دو پرسش اولیه، پرسش ثانویه‌ای نیز مورد بحث قرار می گیرد که به الزامات کاربست روش‌شناختی منطق رابطه‌ای در پژوهش بازمیگردند: «الزامات استدلالی برای کاربست رویۀ رابطه‌ای در علوم اجتماعی چیستند؟».
روش: در این راستا، این مقاله با رجوع به متن های اصلی متفکران متربط با «رهیافت رابطه‌گرایی» روش تحلیل متن را اتخاذ میکند. همچنین رهیافت تفسیری-تحلیلی که راینر کِلر در «جامعه‌شناسی معرفت» بسط داده است (کِلر، 1402 و توکل و منوری، 1395) را به عنوان چشم انداز کلی برای بازسازی روش رابطه‌مندی برای علوم اجتماعی برمی‌گیرد. در این راستا، رهیافت تفسیری-تحلیلی دو هدف بهم پیوسته را دنبال می‌کند؛ 1) گسترش بنیان‌های نظری و چشم‌اندازهای پژوهشی کیفی (هرمنیوتیک علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی دانش)، و 2) از این راه امکان‌پذیر ساختن نوعی پیوند پژوهش کیفی با مبحث مستقر و گسترش روش‌های کیفی پژوهش اجتماعی درون پارادایم کیفی (کِلر، 1402، 81 به بعد).
یافته‌ها: این مقاله  نشان می دهد که رهیافت رابطه‌ای یا رابطه‌گرایی روشی مناسب برای درک پویایی‌های اجتماعی در شرایط همیشه دگرگون‌شونده و جهان‌شده جامعۀ مدرن است. همچنین در اینجا بحث کرد که رهیافت رابطه ای خصوصیات متمایز دارند که از جمله عبارتند از ضداقتدارگرا بودن، حساس بودن به زمینه های پژوهش (زمینه‌محور)، توجه کردن به تجربیات پژوهشگر در تشخیص و حل مسئله و مناسب بودن این رهیافت روش شناختی برای پژوهش‌های میان و فرارشته‌ای. برای توضیح  بیشتر این روش و فراهم آوردن زمینه هایی برای بحث های نظری و کاربست های عملی آتی، این مقاله، نخست اهمیت تاکید بر روابط در علوم اجتماعی برای دریافت و تحلیل پویایی اجتماعی را برجسته کرد. سپس، به ترتیب، بنیان‌های هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی این رهیافت را معرفی کرد و در این میان به برخی از نقدها نیز اشاره کرد. از آن‌جایی که رهیافت رابطه‌ای «روابط» را واحد تحلیل خود تعیین می‌کند، در اینجا منطق ربایشی یا استدلال تاسیسی که چالرز پیرس بسط داده است را به‌عنوان روش مناسبی برای فهم و تفسیر روابط اجتماعی معرفی کرد. سرانجام برخی از پیامدهای اتخاذ روش رابطه‌ای برای آسیب‌شناسی و نقد اجتماعی جامعه مدرن معاصر را مورد بحث قرار داد.
بحث و نتیجه‌گیری: برای فهم پدیدههای نوظهور، دورگه و جهانیشده که در بسترهای دگرگونشونده رخ میدهند، پژوهش اجتماعی نیازمند گشودگی به روی روشهای نوین، ترکیبی و میارشتهای است. رهیافت رابطهای میتواند پاسخی به این نیاز باشد. این رهیافت با آغازیدن از روابط و نحوۀ گره‌خوردنشان به یکدیگر نوعی هستی‌شناسی مسطح را پیش‌فرض می‌گیرد که از ذات‌باوری پرهیز می‌کند و بواسطه اینکه در آن مناسبات مبتنی بر پایگان جایی ندارد اصولا ضداقتدارگراست. همچنین این رهیافت «روابط» را به‌مثابۀ واحد تحلیل خود برمی‌گزیند و با این تاکید تحلیلی از پیوستارهایی فراتر می‌رود که در علوم اجتماعی میان دو قطب فرد-جمع و عاملیت-ساختار شکل می‌گیرند. تاکید بر روابط همچنین تحلیل اجتماعی را به روی مناسباتی جهان انسانی و ناانسانی می‌گشاید و جهان چیزها را وارد تحلیل اجتماعی می‌کند. از این رو، نوعی تحلیل رابطه‌ای مناسب است با جهانی که که به‌طور روزافزونی با انبوهی از دورگه‌ها مشخص می‌شود. به عبارتی، بازشناسی این امر که روابط از توان تاسیسی برخوردارند کمک می‌کند که پرسش‌هایی از این دست صورتبندی شوند: چگونه پدیدهای اجتماعی به صورت خاص شکل گرفته اند یا در حال دگرگونی اند؟ همچنین این مقاله منطق ربایشی را به‌عنوان روش استنباطی مناسب با روش رابطه ای پیشنهاد کرد. این روش نه تنها به زمینه‌مندی فرایندهای استنباط حساس است بلکه راه را برای تجربه‌گرایی و درگیری بی‌واسطه و چندگونه پژوهشگر با محیط پژوهش می‌گشاید. توجه به دانش زمینه در صورتبندی مساله و حدس و پیشبینی نه تنها به پژوهشگر دانش زمینه‌ای، تجربه پیشین و نوع رابطه ای که با محیط برقرار می‌کند- اهمیت می دهد بلکه بازنگری انتقادی را در فرایند پژوهش همچنین فرضیه‌سازی در فرایند تحلیل امکان‌پذیر می سازد. این نکته به جنبه انتقادی رهیافت رابطه‌مندی غنا می‌بخشد که بر اساس نحوه بودن ما در جهان نوع رابطه‌مان را خود و دیگران همچنین دگرگونی احتمالی آینده‌مان را مشخص می‌سازد. در اتخاذ رهیافتی رابطه‌ای پژوهشگر نمی‌تواند در جهان انسانی و ناانسانی پیرامونش درگیر نباشد و در پایان فرایند تحقیق خود، مورد تحقیق‌اش و جهان مشترکان در حالت اولیه پیش از تحقیق، بی‌تغییر مانده باشند.

کلیدواژه‌ها


  1. پورنیک، حسن (1402). «آنتروپوسن و ضرورت نوعی رهیافت میان‌رشته‌ای: شبکه انسان − طبیعت – جامعه». فصلنامۀ مطالعات میا‌ن‌رشته‌ای در علوم انسانی، 15 (3)، 109 −

https://doi.org/10.22035/isih.2023.4653.4594

  1. توکل، محمد، و منوری، نوح (1395). «کاربرد نظریۀ گفتمان در جامعه‌شناسی معرفت». معرفت فرهنگی اجتماعی، 3(27)، 94−
  2. چالمرز، اف. آلن (1378). چیستی علم: درآمدی بر مکاتب علم شناسی فلسفی. ترجمۀ سعید زیباکلام. تهران: سمت.
  3. خورشیدی، راضیه و حسین شریف‌زادگان (1402). «هستی‌شناسی مسطح، فلسفه‌ای برای پژوهش‌ها و تصمیم‌سازی‌های همکاری رشته‌ای در دوران کنون؛ گامی به‌سوی فرارشتگی». مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، 15 (3)، 37−

https://doi.org/10.22035/isih.2023.5036.4858

  1. دورکیم، امیل (1379). خودکشی. ترجمۀ نادر سالارزاده‌امیری. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.
  2. رُزا، هارتموت (1396). شتاب و بیگانگی: به‌سوی نظریه‌ای انتقادی دربارۀ زمان در جامعۀ مدرن متاخر. ترجمۀ حسن پورسفیر. تهران: آگه.
  3. ریتزر، جورج (1401). نظریۀ جامعه‌شناسی در دوران معاصر. ترجمۀ محسن ثلاثی. تهران: علمی و فرهنگی.
  4. ژلنیتس، آندری (1397). فضا و نظریۀ اجتماعی. ترجمۀ آیدین ترکمه. تهران: علمی و فرهنگی.
  5. شریف‌زاده، رحمان (1397). مذاکره با اشیا. تهران: نشر نی.
  6. کاستلز، ایمانوئل (1402). شبکه‌های خشم و امید. ترجمۀ مجتبی قلی‌پور. تهران: مرکز.
  7. کِلر، راینر (1402). پژوهش گفتمان: راهنمایی برای پژوهشگران علوم اجتماعی. ترجمۀ حسن پورنیک. تهران: شیار.
  8. کوزر، لیوئیس (1377). زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی. ترجمۀ محسن ثلاثی. تهران: علمی.
  9. گیدنز، آنتونی (1396). ساخت جامعه. ترجمۀ اکبر احمدی. تهران: علم.
  10. گیدنز، آنتونی (1401). پیامدهای مدرنیت. ترجمۀ محسن ثلاثی. تهران: مرکز.
  11. مید، ج. هربرت (1400). ذهن، خود و جامعه. ترجمۀ محمد صفار. تهران: سمت.
  12. نگری، آنتونیوز، هارت، مایکل (1399). امپراتوری، ترجمۀ رضا نجف‌زاده. تهران: قصیده‌سرا.
  13. وبر، ماکس (1399). دین، قدرت، جامعه. ترجمۀ احمد تدین. تهران: هرمس.
  14. هگل، و. گئورگ (1354). خدایگاه و بنده. ترجمۀ حمید عنایت. تهران: خوارزمی.
  15. یگی، راهل (1395). ازخودبیگانگی. ترجمۀ احمد تدین. تهران: دنیای اقتصاد.
  16. Baumen, Bauman (2000). Liquid Modernity. London: Polity Press.
  17. Crossley, Nick (2011). Towards Relational Sociology. London: Routledge.
  18. Dépelteau, François (2008). Relational thinking: A critique of co − deterministic theories of structure and agency. Sociological Theory, 26(1), 51–73.
  19. Dépelteau, François (2013). What is the Direction of the „Relational Turn“? In: Christopher Powell and François Dépelteau (Eds.), Conceptualizing Relational Sociology: Ontological and Theoretical Issues. Palgrave Macmillan. 163 −
  20. Dépelteau, François (2018). Relational Thinking in Sociology: Relevance, Concurrence and Dissonance. In: François Dépelteau (Ed.), Palgrave Handbook of Relational Sociology. Cham: Palgrave Macmillan. 3 −
  21. Donati, Philopo (ed.) (2011). Relational Sociology, A New Paradigm for the Social Sciences. New York: Routledge.
  22. Emirbayer, Mustafa (1997). Manifesto for a Relational Sociology, American Journal of Sociology, 103(2), 281-317.
  23. Fish, Kenneth (2013). Relational Sociology and Historical Materialism: Three Conversation Starters, In: Christopher Power and François Dépelteau (eds.), Conceptualizing Relational Sociology, Ontological and Theoretical Issues. New York: Palgrave Macmillan. 27 −
  24. Foucault, Michel (1982). Interview with Michel Foucault on Space, Knowledge and Power.

https://foucault.info/documents/foucault.spaceKnowledgePower/ (assessed at 27.03.2024)

  1. Geertz, Clifford (2001). The interpretation of cultures: Selected essays. New York: Basic Books.

  2. Honneth, Axel (1995). The Struggle for Recognition: The Moral Grammar of Social Conflicts. Cambridge: Polity Press.
  3. Latour, Bruno (1993). We Have Never Been Modern. Cambridge: Harvard University Press.
  4. Latour, Bruno (2005). Reassembling the Social: An Introduction to Actor − Network Theory. Oxford: Oxford University Press.
  5. MacFarlane, Craig (2013). Relational Sociology, Theoretical Inhumanism, and the Problem of the Nonhuman, In: Christopher Power and François Dépelteau (eds.), Conceptualizing Relational Sociology, Ontological and Theoretical Issues. New York: Palgrave Macmillan. 45 −
  6. Marx, Karl (1973). Grundrisse: Foundation of the Critique of Political Economy. New York: Vintage Books.
  7. Peirce, C. Charles (1902). Minute Logic: Chapter I. Intended Characters of this Treatise | CP 2.96.
  8. Peirce, C. Charles (1998). The Essential Peirce, Selected Philosophical Writings, Vol. 2 (1893 − 1913). Indianapolis: Indiana University Press.
  9. Powell, Christopher (2013). Radical Relationism: A Proposal. In: Christopher Powell and François Dépelteau (Eds.), Conceptualizing Relational Sociology: Ontological and Theoretical Issues. Palgrave Macmillan. 187 −
  10. Rosa, Hartmut (2016). Resonanz: Eine Soziologie der Weltbeziehung. Frankfurt am Main: Suhrkamp.
  11. Selg, Peeter & Ventsel, Andreas (2020). Introduction Relational Political Analysis. Switzerland AG: Palgrave macmillan.
  12. Urry, John (2007). Mobilities. Cambridge: Polity Press.