چکیده هدف این مقاله معرفی مهمترین مبانی جامعهشناسی اسلامی، در قالب ارائة پارادایمی مقایسهپذیر با پارادایمهای موجود است که ماهیت انسان و جامعه، هدف و روش تحقیق و ارزشها در جامعهشناسی مهمترین عناصر هستند. این پارادایم از نظر انسانشناسی، بر اصل فطرت استوار است و با ردّ جبر اجتماعی، تلفیقی را بین فردگرایی و کلگرایی روششناختی میپذیرد و دربارة چیستی جامعه تصویری ارائه میکند که در آن، رابطة انسان با خداوند مد نظر قرار میگیرد. به علاوه، واقعیت اجتماعی را شامل نظمها و قوانین تجربی و نیز سنّتهای اجتماعی میداند؛ ضمن آنکه مناسبات اجتماعی را بر پایة عناصر متعدد شامل مهرورزی، استخدام متقابل انسانها و تضاد تبیین میکند. اهداف تحقیق در این پارادایم عبارتاند از: تبیین علّی و معناشناسی رفتار، نقد اوضاع اجتماعی و غایتشناسی پدیدههای انسانی از حیث استنادشان به خداوند. همچنین به موجب این پارادایم، جامعهشناسی اسلامی دو سطح متمایز دارد: تجربی و فراتجربی. در سطح نخست، در مقام گردآوری به طور عمده، از روش استنباط فقهی- تفسیری و در مقام داوری، از روش تجربی و در سطح دوم، به فراخور مورد از هر یک از روشهای معتبر، اعم از وحیانی، عقلی و تجربی بهره میگیرد. همچنان که در سطح نخست میکوشد از دخالت ارزشها در توصیف و تبیین واقعیات تا حد امکان بکاهد؛ اما در سطح دوم، توسل به ارزشهای دینی برای نقد اوضاع اجتماعی و ارائة راهکار برای تحقق وضعیت مطلوب را رد نمیکند.