عدالت از مهمترین دغدغهها و در عین حال درک دقیق آن یکی از پیچیدهترین مفاهیم بشری بوده است. هر چند دیدگاههای مختلفی در باب عدالت مطرح است؛ اما در این میان دیدگاه فایدهگرایان به دلیل پر نفوذ و مسلط بودن آن در نحله فکری غالب در علم اقتصاد (و تا حدودی سایر علوم اجتماعی) و جایگاه به نسبت قابل توجه در فلسفه اخلاق اهمیت خاصی دارد. این مقاله ضمن طرح اجمالی دیدگاه فایدهگرا به بررسی مفهوم عدالت بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای نظری فایدهگرایان میپردازد. با طرح این دیدگاه در اقتصاد و نشان دادن تعارض آن با عدالت، برخی از کوششهایی که در جهت زدودن این تعارض مطرح شده است، ارائه و نقد بررسی میشود. اگرچه فایدهگرایی با انتقادهای بسیاری مواجه شده است؛ اما مقاله بهطور عمده ارتباط عدالت و فایدهگرایی را ارزیابی میکند. نشان داده میشود که دیدگاه فایدهگرا سودمند بودن عدالت را دلیل بر ارزش مستقل نداشتن آن تلقی و استنتاج میکند که عدالت چیزی جز ملاحظات فایدهگرایانه نیست و از این طریق دغدغه عدالت به حاشیه رانده میشود و بهویژه در اقتصاد، کارآمدی و تخصیص بهینه جایگزین عدالت میشود و توزیع عادلانه در چارچوب تخصیص بهینه بازتعریف میگردد. مقاله نشان میدهد که ارزش مقدمی داشتن عدالت مستلزم نفی و به حاشیه راندن آن نیست؛ بلکه ملاحظه بهتری از عدالت در اختیار میگذارد و مزایایی نیز برای تصمیمهای سیاستی عمومی دارد