روش‌شناسی سیستمی چندگانه: رویکردی نوین در پژوهش‌های مدیریت

نویسندگان

1 هیات علمی بخش مدیریت دانشکده اقتصاد- مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه شیراز

2 هیات علمی دانشگاه شیراز

3 دانشکده اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی دانشگاه شیراز

چکیده

امروزه مدیران با چالش­هایی همچون پیچیدگی و پویایی فزاینده در ماهیت سازمان­ها و صنایع، مسائل غیر­ساختار­یافته و عدم­اطمینان­ محیطی مواجه هستند. در­ چنین شرایطی درک، بررسی و تجزیه ­و ­تحلیل مسائل سازمانی و تدوین راهبرد­های مناسب، کاری دشوار قلمداد می­شود. روش‌شناسی­های سیستمی مانند تحقیق­ در ­عملیات، تئوری پیچیدگی، سایبرنتیک و پویایی‌شناسی به تنهایی قادر به حل­و­فصل مسائل سازمانی نیستند. آنها کارآمدی لازم را در مواجهه با شرایط ویژه سازمان­های امروزی ندارند. مدیران از­این­رو نیازمند رویکرد­هایی نوین و خلاقانه هستند. آنها باید ورای پارادایمهای حاکم، امکان بهره­مندی از نقاط قوت روش­شناسی­های مختلف برای مواجهه با چنین شرایطی را فراهم سازند. روش­شناسی سیستمی چندگانه در قالب پارادایمی نوین [و متأثر از پارادایم انتقادی علوم­اجتماعی]، مدیران و پژوهش­گران حوزۀ سازمان و مدیریت را در شناخت وضع موجود و مطلوب و ارائه راهکارهایی مناسب توانمند می­سازد. در این مقاله با معرفی مبانی فلسفی این­گونه روش­شناسی­ها و دشواری­های مربوط به آنها، الگو­های مختلف ایجاد یک روش­شناسی­سیستمی­چندگانه و اصول حاکم بر آنها ارائه می­گردد.

کلیدواژه‌ها