تحلیل انتقادی، کوششی روش‌شناختی برای مواجهه با مناسبات قدرت

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه تهران

2 دانشیار گروه برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه تهران

چکیده

ناکامی نسبی پارادایم‌های اثبات‌گرایی و تفسیرگرایی در مواجهه با قدرت، با وجود توانمندی‌های زیاد آنها در پژوهش و توصیف و تبیین روابط آشکار و روبنای حوزه‌های اجتماعی مرسوم، توجه به پارادایم سوم (انتقادگرایی) را ضرورت می‌بخشد. امّا پارادایم انتقادگرایی نیز با وجود توان بالای خود برای نفوذ به زیر پوست مناسبات قدرتِ تنیده شده در واقعیت اجتماعی، از مشکل بزرگی رنج می‌برد و آن، نداشتن این پارادایم از روشی ایجابی برای انجام پژوهش‌های تجربی در حوزه‌های اجتماعی است. برمبنای چنین پدیده‌ای، پژوهش حاضر در پی تعریف روش پژوهشی ذیل پارادایم انتقادگرایی و رویکرد واقع‌گرایی انتقادی است؛ به‌نحوی‌که این روش بتواند به تولید و گردآوری داده از میدان بپردازد و نه اینکه فقط به نقد پژوهش دیگران بسنده کند.

در این مسیر، ضمن نقد و بررسی و تعدیل فهم از پارادایم انتقادگرایی، به تدوین «روش تحلیل انتقادی» روی آورده شده است. بنیان روش یادشده بر حفظ سوژگی سه سوژۀ «مصاحبه‌شونده»، «مصاحبه‌کننده» و «مخاطب» در جریان پژوهش است؛ بدین معنا که مصاحبه‌شونده را واجد خطای عمد یا سهو می‌داند که در لحظه مصاحبه از لحظه کنش فاصله دارد، مصاحبه‌کننده باید با توسل به ابزارهای مختلف و داده‌های موازی، دست به ارزشیابی داعیه‌های مصاحبه‌کننده بزند و سرانجام با بیان شفاف استدلال‌ها، امکان ارزشیابی و قضاوت درباره پژوهش را برای مخاطب فراهم کند. بنابراین روش تحلیل انتقادی با رعایت سوژگی سوژه‌های یادشده می‌کوشد تا ضمن نفوذ به زیر پوست سطوح قدرت، در قالب یک پژوهش علمی باقی بماند.

کلیدواژه‌ها


  1. امیدی، رضا (1393)، تحلیل سیاست‌گذاری اجتماعی در ایران، رساله دکتری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.
  2. ایمان، محمدتقی و منیژه محمدیان (1387)، «روش‌شناسی نظریۀ بنیادی»، فصلنامه روش‌شناسی علوم انسانی، سال 14، شماره 56، ص31−54.
  3. بنتون، تد و کرایب، یان (1389)، فلسفه علوم اجتماعی: بنیادهای فلسفی تفکر اجتماعی. تهران: نشر آگه.
  4. توانا، محمدعلی (1393)، «پارادایم واقع‌گرایی انتقادی در فراسوی اثبات‌گرایی و هرمنوتیک: به سوی روش‌شناسی میان‌رشته‌ای»، فصلنامه مطالعات میان‌رشته‌ای در علوم انسانی، دوره هفتم، شماره 1، زمستان 1393، ص27−56.
  5. نیومن، ویلیام لاورنس (1392)، شیوه‌های پژوهش اجتماعی: رویکردهای کیفی و کمی، ترجمه حسن دانایی‌فرد و سیدحسین کاظمی، تهران: مهربان نشر.
    1. Balarabe Kura, Sulaiman (2012), “Qualitative and Quantitative Approaches to the Study of Poverty: Taming the Tensions and Appreciating the Complementarities”, The Qualitative Report 2012, Vol. 17, Article 34, 1-19.
    2. Creswel, John (2003), Research Design: Qualitative, quantitative, and mixed method approaches, London: Sage Publications.
    3. Grey, David (2009), Doing Research in the Real World, London: Sage Publications.
    4. Guba, Egon, & Lincoln, Yvonna (1994), “Competing paradigms in qualitative research”, In N. K. Denzin & Y. S. Lincoln (Eds.), Handbook of qualitative research (pp. 105-117), Thousand Oaks, CA: Sage.

10. Fay, Brian. (1987), Critical social science: Liberation and its limits, Ithaca, NY: Cornell University Press.

11. Hammersley, Martyn (2013), What is qualitative research?, London: Bloomsbury Publishing.

12. Sayer, Andrew (2010), Method in Social Science; a realist approach, New York: Taylor & Francis e-Library.

13. Madill, A., Jordan, A. & Shirley, C. (2000), “Objectivity and reliability in qualitative analysis: Realist, contextualist, and radical constructionist epistemologies”, British journal of Psychology, Vol. 91, Issue 1,  PP. 1-20.

14. Mayring, Philipp (2000), Qualitative Content Analysis, Forum: Qualitative Social Research, 1(2). Retrieved March 10, 2016, from http://www.qualitative-research.net/fqs-texte/2-00/02-00mayring-e.htm.

15. Neuman, Lawrence (2014), Social Research Methods: Qualitative and Quantitative Approaches, Edinburgh: Pearson.

16. Wai-chung Yeung, Henry (1997), “Critical realism and realist research in human geography: a method or a philosophy in search of a method? ”, Progress in Human Geography, 21,1 (1997) pp. 51-74.